فکر میکنید چرا روسیه در این مقطع ابتکار طرح گام به گام را بهدست گرفته است؟
این امر عوامل متعددی میتواند داشته باشد. ابتدا اینکه روسیه سوءظن بیشتری نسبت به اهداف آمریکا و شرکای اروپایی آن در منطقه پیدا کرده است و گمان میکند که برخورد با ایران و فشار بر این کشور در چهارچوب کلی یکجانبهگرایی، که در منطقه و جهان اعمال میشود، قابلتحلیل است. روسیه احساس میکند که برنامه هستهای ایران بهانهای در دست غرب است، چراکه غرب اطمینان دارد که ایران بهدنبال سلاح هستهای نیست و برنامهای برای ساخت سلاح هستهای ندارد. دوم اینکه سیاست روسیه در بحث هستهای ایران با آمریکا متفاوت است و رویکرد نزدیکی با چین دارد. از آنجا که گفتوگوهای پیشین 1 + 5 با ایران به نتیجهای نرسید، روسیه بهدنبال آن است که راه میانهای را پیشنهاد کند؛ راه میانهای که منجر به تجدید گفتوگوها شود. روسیه از اینکه ایران در مخاطره قرار بگیرد، یعنی اینکه فشارها بهسوی تهدیدات نظامی پیش برود احساس نگرانی میکند؛ چون حضور ایران و همکاری با ایران را در صلح و ثبات منطقه ضروری میداند. نکته دیگر اینکه روسیه بهدنبال افزایش نقش خود در مسائل بینالمللیست و طبیعتا وساطت روسیه بین ایران و آمریکا میتواند در ارتقای جایگاه این کشور در حل و فصل مسائل بینالمللی تأثیرگذار باشد.
آیا روسها از توان هستهای ایران نگران نیستند؟
روسها از توان هستهای نامحدود ایران نگران هستند. بعید نیست که آنها نیز به شکلی بهدنبال این هستند تا اطمینان پیدا کنند که توانایی هستهای ایران در حد محدودی باقی بماند.
آیا ارائه طرح گام به گام به این معنی نیست که فشارها به بنبست رسیده؟
بله قطعا همینگونه است. بههر حال طرح روسیه که با چراغ سبز آمریکا همراه شده و ممکن است که با موافقت کلی 1 + 5 نیز همراه شود، به این معنی است که سیاستهای آمریکا در منطقه شکست خورده و ناکارآمدی روشهای حل و فصل یک جانبه مسائل محرز شده است. ضمن اینکه تحلیلگران آمریکایی و اروپایی هم به 1 + 5 توصیه میکنند که با ایران بهعنوان یک قدرت منطقه و هستهای باید کنار آمد.
آیا میتوان به حُسن نیت روسیه اعتماد داشت؟
طبیعتا ما باید واقعیات مختلف را در کنار هم ببینیم. ما در روابط با روسیه یا هر کشور دیگر، منافع ملی خود را دنبال میکنیم و همکاری ایران هم با روسیه مبتنی بر ضرورت و همکاریهایی است که در واقع برای هر دو کشور مفید است. البته گلایههایی هم از روسیه از جمله عدم تحویل اس - 300، تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر و عدم نمایش اراده لازم برای راهبردی کردن روابط دو کشور که در همین گفتوگوها مطرح شده است، داریم. منتها فکر میکنم این مسائل از پیچیدگیهای خاص خود برخوردار است.
روابط ایران و روسیه بخشهای مفید زیادی داشته است. روسها پیش و پس از انقلاب در ساخت صنایع مختلف ایران در نیروگاه بوشهر و پروژههای گوناگون حضور داشتهاند. روابط ایران و روسیه محدود به اس - 300 نیست و حوزههای مختلفی در این زمینه وجود دارد. نگاه ایران به روسیه و چین مانند نگاه به آمریکا و شرکای اروپایی نیست، آنها سیاست مستقلی دارند. ضرورتهای زیادی برای همکاری وجود دارد. اما اینکه روسها حسننیت داشته باشند در هفته گذشته روسها نشان دادهاند که با عینک حسن نیت به روابط با ایران نگاه میکنند و بهدنبال تقویت آن در همه ابعاد هستند. اما اینکه ما از این روند سود ببریم و منافع ملی کشور را کسب کنیم، طبیعتا وظیفه ماست که در مدیریت روند مذاکرات و مدیریت روابط با روسیه به شکلی حرکت کنیم که حداکثر بهرهبرداری را داشته باشیم. ضمن اینکه ما باید دو نکته را نیز در نظر بگیریم: نقش روسیه در فشارها به ایران نقش تعدیلکننده است که نقش مثبتی است و در طرح گام به گام هم همین گونه است. باید توجه داشت که ظرفیت و نقش روسیه محدود است و خود در روابط با غرب منافع بیشتری دارد، بهطوریکه در بعضی از موارد آنها را در روابط با ایران ترجیح میدهد و منافعی که از آنها کسب میکند، خیلی بیشتر است. نمیتوان غفلت کرد که ایران در فصل پنجم روابط خارجی روسیه قراردارد، اما آمریکا و اروپا در فصل دوم هستند. نکته دیگر این است که روابط خارجی ایران تنها مربوط به روسیه نیست. بههر حال حوزههای گستردهای وجود دارد. ضمن اینکه باید از ورود روسیه به حوزه راهبردی کردن روابط استقبال کرد و کشور ما سعی کند که حداکثر منافع را برای خود کسب کند.
۹۰/۰۶/۰۸
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.