بهترین گزینه
سال ۳۸ که در درس امام (رحمتاللهعلیه) حضور پیدا کردم، مقداری از درسهای خارج بعضی از استادان قم را آموزش دیده بودم و مدتی بود که در درس مرحوم آیتالله بروجردی شرکت میکردم، ولی درس امام (رحمتاللهعلیه) از جذابیت خاصی برخوردار بود. برای کسانی مثل من، یکبار حضور در درس امام (رحمتاللهعلیه) کافی بود که ایشان را بهعنوان استاد خاص برگزینیم. درس آن حضرت را به دو جهت، درس اصلی خود قرار دادم؛ اولا با چند درس خارج آشنایی پیدا کرده و بهترین را برگزیده بودم. ثانیا در زمان مرحوم آیتالله بروجردی درس امام (رحمتاللهعلیه)، درس ممتاز حوزه علمیه بود و در حقیقت درس رسمی حوزه علمیه قم. جاییکه همه فضلا در آنجا جمع بودند.
خصلت پیامبرگونه
در مدتی که در قم در خدمتشان بودم یا زمانیکه ایشان در نجف اشرف بودند، یکی از نکات برجسته درس امام (رحمتاللهعلیه) این بود که سعی میکردند مطلب را خوب دریابند. یعنی قبل از اینکه مطلب را خوب دریابند، درباره آن بحث و بررسی نمیکردند. سخن از هرکه بود، امام (رحمتاللهعلیه) خوب دقت میکردند تا بدانند مقصود گوینده چیست. در حدیثی خواندهام که این خصلت، از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود که با آن متانت و دقت نظر و علم غیبی که حضرت داشت، وقتی به سخنان دیگران گوش میداد، خوب گوش میداد. و گاه میشد که بنا بر بعضی از روایات، به طرف مقابل امر میفرمود که حرفش را تکرار کند تا پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خاطر جمع شود مطلب او را دریافته است. این خصلت را من در درسشان و هم در برخوردهای معمولی در امام (رحمتاللهعلیه) دیدهام. وقتی شخصی میخواست مطلبی را خدمت ایشان بگوید، با کمال دقت و با حواس کامل گوش میدادند. چون بسیاری از مفاسد از همین جا ناشی میشود که وقتی حرفی را به انسان میگویند، حواس انسان پرت میشود یا دقت نمیکند و حرف طرف را طور دیگری برداشت میکند.
انتقاد در فقه
یکی از ابعادی که امام (رحمتاللهعلیه) در نجف مطرح کردند و برای حوزه نجف تازگی داشت، انتقاد در فقه بود. معمولا در نجف شخصیتها ارزش عمدهای داشتند؛ یعنی اول مسأله شاخص بودن مطرح بود و بعد نوبت میرسید به ادله، ولی امام (رحمتاللهعلیه) این سد را شکستند. ایشان سعی میکردند طلبه طوری بار بیاید که محقق باشد و عظمت گوینده چشم او را نگیرد و ذهن او را از خلاقیت و ابتکار باز ندارد.
روح نقد
بسیاری از فضلا فقط به این نیت به درس امام (رحمتاللهعلیه) میآمدند که بتوانند خودشان را از چهارچوبهای تقلید بیرون بیاورند، چون در درس امام (رحمتاللهعلیه)، طلبه نقاد و محقق بار میآمد. گاه میشد امام (رحمتاللهعلیه) نظریاتی از بزرگان مطرح میکردند؛ بزرگانی که اسمشان کافی است که انسان بیچون و چرا حرفشان را بپذیرد، لیکن امام (رحمتاللهعلیه) گاه تا 11 اشکال به سخنان آنها وارد میکردند. البته ما اساتیدی نیز داشتیم که طلاب را جامد بار میآوردند. ولی امام (رحمتاللهعلیه) سعی داشت کسانیکه در درس ایشان شرکت میکنند، با روح نقد آشنا باشند. گاه میشد درس یک ساعت که طول میکشید و کسی ایراد و اشکالی نمیکرد، خود امام (رحمتاللهعلیه) میفرمودند: «مجلس روضه که نیست من بگویم شما گوش بدهید. بالأخره شما هم هستید، لااقل بودن خودتان را در اینجا اعلان کنید که غیر از من هم کسی اینجا هست.»
تعجب فضلا
بسیاری از فضلا تعجب میکردند که امام (رحمتاللهعلیه) سخن آنها را با دقت گوش میکنند و جواب میدهند. در صورتیکه در بعضی از درسهایی که ما حضور پیدا کردیم، هیچکس حق سؤال نداشت؛ به بهانه اینکه وقت درس، مشترک و مال همه است، کسی نمیتوانست ایراد و اشکالی را مطرح کند.
رأفت نسبت به شاگردان
آداب معاشرت ایشان با شاگردان بسیار متین و تشویقآمیز بود. سعی داشتند شخصیت علمی و اتکای به نفس را در استنباط علمی در شاگردان خود ایجاد کنند. در محبتهای امام (رحمتاللهعلیه) نسبت به شاگردانش، صداقت و رقت و رأفت خاصی دیده میشد که بیش از حد انجام وظیفه و با رعایت آداب و احترامات لازم بود.
تذکرات نافذ
از خصوصیات درسی حضرت امام (رحمتاللهعلیه) که بر جذابیت درس ایشان میافزود، تذکرات اخلاقیای بود که گاه به مناسبتهایی در موقع شروع درس و یا در ایامی که منجر به تعطیلات میشد، میفرمودند. بخشی از درس و گاه تمام آن به این تذکرات اختصاص مییافت. این تذکرات، تأثیرات وصفناپذیر و بسیار عمیقی در طلبهها میگذاشت. در آن دقایق، سکوت معنیداری بر جلسه درس حاکم میشد و جذبه خاص عرفانی امام (رحمتاللهعلیه)، چون آهنربا، دلها را میربود و خود حکایت از نیاز شدید طلبهها به اینگونه ارشادها میکرد. گاه این تذکرات آنچنان نافذ و مؤثر واقع میشد که بعضیها در درس امام به گریه میافتادند و بعضیها هم از حال میرفتند
هفته نامه پنجره شماره 115