وبلاگ شخصی محسن دوباشی

پاتوق نوآوری و پیشرفت ایران

جای لبم به پنجره فولاد مانده است

دوشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۰، ۰۱:۰۸ ب.ظ


بالی که بود، سوخت به شرط کمال خویش / من مانده‌ام کنون و دو عالم وبال خویش
مال و منال من همه این ناله من است / آری گدا خوش است به مال و منال خویش
از خون خود، حنا به کف پا گذاشتم / چون من مباد خون کسی پایمال خویش
سوغات چون نداشتم بخرم باز ریختم / از خرده‌های دل به دل دستمال خویش
امشب فقیه مستم و گر تو نمی‌کُشی / خود خون خویش می‌کنم امشب حلال خویش
در من هدر نمی‌رود این شعله‌های تو / من دهر را بسوزم از این اشتعال خویش
درباره‌ی کریم، گدا حرف می‌زند / از من بپرس حُسن لب و خط و خال خویش
جای لبم به پنجره فولاد مانده است / امضای بوسه است به طرز وصال خویش
نقاره‌ها به بی‌کسی‌ام جار می‌زنند / بیچاره دل که گم شده در قیل و قال خویش

  • محمد محسن دوباشی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی