نظریه پردازان غربی در تحلیلی پیرامون قدرت نرمآمریکا و ساز و کارهای بهره گیری از آن
برای ایجاد تغییر در نگرش‌ها و رفتار مردم ایران اذعان کرده است که ناکامی های مستمر آمریکا در عراق، بسیاری از تصمیم گران آن کشور را مجاب ساخته است تا به جای بهره گیری از قدرت سخت  علیه ایران، از قدرت نرم برای ایجاد تغییرات بنیادی در آن کشور بهر ه گیرند. به زعم آنها، دولتمردان آمریکایی سرانجام پس از پیامدهای تلخی که در خاورمیانه، به ویژه در عراق و افغانستان، تجربه کردند به این باور رسیدند که می توان:

  • با بهره گیری از جذابیت های فرهنگ  و ارزش های آمریکایی
  • به خدمت گرفتن دیپلماسی عمومی
  • استفاده از تبلیغات و روش های نفوذ

بهتر از قدرت نظامی می توان نگرش ها، ترجیحات و رفتار کشورهای خاورمیانه،  به ویژه ایران را تحت تاثیر قرار داد و مبادرت به ایجاد تغییرات مطلوب در آن نمود. به زعم آنها، حمله نظامی به عراق در سا ل2003 و بی اعتنایی به قدرت نرم برای تغییر حکومت در آن کشور، محبوبیت آمریکا و ارزش های آمریکایی را در نزد ملت های خاورمیانه و مسلمان تقلیل داده است. به همین سبب، به زمامداران آمریکایی توصیه شده است تا «گزینه بهره گیری از قدرت نرم» را جایگزین، گزینه بهره گیری از قدرت سخت بنمایند. ساندرس( 2007) در اثری تحت عنوان « جنگ سرد فرهنگی»، شواهدی ارائه داده است که نشان می دهد دنیای غرب، به ویژه آمریکا در تقابل با جمهوری اسلامی ایران، گزینه « جنگ نرم»را بر گزینه «جنگ سخت» ترجیح می دهند. به زعم وی، آمریکا در راهبرد جنگ نرم خود علیه ایران از سه تاکتیک «دکترین مهار»، «نبرد رسانه ای» و «سازماندهی نافرمانی مدنی» بیش از سایر تاکتیکها بهره می گیرد. برخی محققان دیگر آمریکایی ضمن تائید ادعای ساندرس، پا را از آن فراتر گذاشته، اذعان داشته اند که «ساز و کار اصلی برای از میان راندن تهدید جمهوری اسلامی برای غرب و راه حل اساسی تغییر نظام سیاسی حاکم بر ایران، ایجاد تغییرات تدریجی در باروها، سبک زندگی و کنش های فردی و اجتماعی شهروندان ایرانی است.»

نظریه پردازان آمریکایی معتقد به رویکرد جنگ نرم با جمهوری اسلامی بر این باورند که
هرگونه اقدام خشونت‌آمیز علیه ایران (به ویژه اقدام نظامی)، نفرت ایرانیان از امریکا و دولت آن را برای سالیان دراز ریشه‌دار‌تر خواهد کرد. استفاده از اقدام خشونت‌آمیز علیه ایران، امکان روی کار آمدن یک دولت هوادار امریکا را در این کشور با مشکلات زیادی روبه‌رو خواهد کرد. افزون بر این، کاربرد نیروی نظامی علیه ایران، بی‌ثباتی و ناامنی را در خاورمیانه افزایش خواهد داد که باعث تهدید مضاعف منافع آمریکا در منظقه خواهد شد. این گروه معتقدند ایران به علت برخورداری از پیشینۀ دمکراسی و وجود نهادهای مردم‌سالار و همچنین پتانسیل‌های موجود برای حرکت‌های مردمی و غیردولتی از استعداد بالایی برای تغییر نظام سیاسی به روش‌های غیرخشونت‌آمیز برخوردار است. در صورتی که عملیات جنگ‌ نرم در براندازی جمهوری اسلامی به موفقیت برسد پیامدهای ناشی از روش‌های رویکرد تقابل‌گرا(جنگ سخت) را با خود همراه نخواهد داشت.

مقام معظم رهبری از ابتدای دهه هفتاد، در ضرورت و اهمیت تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن علیه جمهوری اسلامی تبیین‌های فراوانی داشته‌اند.
ایشان آرایش تهاجمی فرهنگی دشمن را علیه انقلاب بسیار خطرناک معرفی کرده، در اهمیت جنگ نرم، خطر آن را "بیشتر از جنگ نظامی" معرفی می‌کنند. همچنین معظم له معتقدند:

« امروز فوری‌ترین هدف دشمنان، تسخیر پایگاه‌های فرهنگی در کشور است.» (پیام کنگره جامعه اسلامی دانشجویان در مشهد، شهریور 1380)

« تهاجم فرهنگی را نباید انکار کرد، وجود دارد. به قول امیرالمومنین(صلوات الله علیهم)، «من نام لم ینم عنه»، اگر شما را در سنگر خواب برد، معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است، تو خوابت برده، سعی کن خود را بیدار کنی» (دیدار با اعضای شورای انقلاب فرهنگی؛ 20 آذر1370).       

« من یک وقت گفتم اینها دارند شبیخون فرهنگی می‌زنند. این راست است و خدا می‌داند که راست است، بعضی نمی‌فهمند، یعنی صحنه را نمی‌بینند. کسی که صحنه را می‌بیند ملتفت است که دشمن دارد چه کار می‌کند و می‌فهمند که شبیخون است و چه شبیخونی هم هست!» (دیدار با کارگران و فرهنگیان کشور به مناسبت روز کارگر و روز معلم، 15 اردیبهشت 1372).

« اینکه ما مکرر گفته‌ایم و می‌گوییم که توطئه فرهنگی در جریان است و من آن را به عیان در مقابل خودم مشاهده می‌کنم، متکی به استدلال است. شعار نمی‌دهم، من این را مشاهده می‌کنم. امروز دشمن با شیوۀ بسیار زیرکانه‌ای در داخل، در حال یک جنگ و مبارزۀ تمام‌عیار فرهنگی علیه ماست.» (بیانات در دیدار با مسئولین و کارگزاران نظام؛ 23 مهر1380).

« وقتی انسان، تجهیز، صف‌آرایی، دهان‌های با حقد و غضب گشوده شده و دندان‌های با غیظ فشرده شده علیه انقلاب، امام خمینی و آرمان‌های نظام اسلامی را می‌بیند وجود این جنگ نرم را باور می‌کند هرچند ممکن است عده‌ای اینها را نبینند.» (دیدار با جمعی از شعرا؛14 مهر 1388).     

« امروز آرایش تهاجمی فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح مشاهده می‌شود، زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است. از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و  برای مقابله با آن باید با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم.» (دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ 20 آذر 1370).

به همین سبب امروز نیز همانند گذشته جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این حرکت دنیای استکبار نیازمند جوانان بصیر و هوشمند خویش است تا با شناخت کامل نسبت به انواع، ابعاد، گستره و دامنه این نبرد فرهنگی ، جبهه خود را تجهیز کرده و قدم در عرصه جهاد نهاده و با تمام توان در مقابل این تهدیدات صف آرایی نمایند.

برای دستیابی به این مهم گام هایی را نیز میتوان ترسیم کرده که به اختصار به شرح زیر می باشد:

  1. شناخت ابعاد، مولفه‌ها و شاخص های جنگ فرهنگی
  2. شناسایی مصادیق تهدیدات و آسیب پذیری های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جامعه
  3. آگاهی نسبت به فرصت هــای فرارو و مولفه های قدرت نرم
  4. شناسایی راه کارهای مقابله با جنگ نرم
  5. طرح ریزی و تدوین طرح مقابله با جنگ نرم– نبرد رسانه ای

در ادامه این مطالب تلاش خواهد شد که مفاهیم ، ابعاد و شاخص های این نبرد رسانه ای ترسیم شود.