1-چرا مرتد را م?کشند؟
ـ چرا مُرتد را م?کشند؟ حق فرد مهمتر است ?ا حق جامعه، پ?از و س?ر شا?د برا? فرد مف?د باشد، اما موقع? که کس? م?خواهد به مسجد برود نبا?د پ?از و س?ر بخورد.
حق خانه متعلق به انسان است، اما موقع? که در مس?ر راهساز? باشد، با?د خراب شود. مرتد را هم زمان? اعدام م?کنند که تضع?ف امت و مکتب م?کند و گرنه م?توان مرتد بود و به کس? نگفت.
2- چرا خداوند خودش امام زمان(عج) را حفظ نکرده است؟
ـ قرار ن?ست خداوند کارها?ش را با غ?ب انجام دهد، خدا در مورد قرآن هم م?گو?د آن را حفظ م?کند، اما چگونه حفظ کرده است؟ با فرمول و حساب و کتاب.
مثلاً آ?ه مربوط به امام عل?(ع) را ب?ن دو آ?ه منع خوردن گوشت الاغ و خوک گذاشته است. در مشهد قد?م صحنها? اطراف حرم بازار بود، کفاشها ?ک لنگه کفش را ب?رون م?گذاشتند و م?گفتند هر کس خوشش آمد و مناسبش بود سراغ لنگه د?گر کفش م?آ?د، اگر هم دزد بود که ?ک لنگه کفش به دردش نم?خورد، خدا آ?ه تطه?ر را در م?ان آ?ات زنها? پ?غمبر گذاشته است. ?وسف م?دانست آن ل?وان در کدام خورج?ن است، م?توانست مستق?م آدرس بدهد و به سراغش برود، اما گفت: همه خورج?نها? برادرانش را بگردند. رد گم کردن ?ک روش است و ?ک? از راهها? حفظ امام زمان(عج) هم?ن غ?بت است.
3- اهم?ت علم در قرآن چگونه است؟
ـ علم به قدر? ارزش دارد که اگر سگ نجس آموزش داده شود، شکار? که م?آورد حلال است.
پ?امبران با ارزشتر?ن موجودات جهان هستند. علم آن قدر ارزش دارد که ?ک پ?امبر م?م?رد و زنده م?شود تا معاد را ?اد بگ?رد.
سه گونه علم دار?م: علم مف?د، مثل کار? که حضرت موس? (ع) در ب?ابانها دنبال ?ک بنده صالح م?گشت تا آن را کشف کند. علم مف?د م?ارزد به ا?نکه پ?امبر(ص) در ب?ابانها راه را گم کند.
ا?نکه حرف را بدان?م بهتر است، غلط است. دانستن به اسم اطلاعرسان? غلط است. ا?ن شعار از کجا آمده؟ آ?ا مبنا? عقل? و ?ا وح? دارد؟ ا?نکه بگو??م تا سه روز د?گر، د?گر گندم? در کشور وجود ندارد، اطلاع رسان? مف?د است، پس «علم مضر هم» دار?م. نوع سوم علم، علم? است که نه مف?د است و نه مضر، مثل دانستن تعداد اصحاب کهف.
4- چرا زندگ? بعض? از مؤمن?ن پردردسر است؟
ـ ?ک? از وزرا در سخنران? گفته بود که ا?ن قرائت? سخنران خوب? است، اما ساده است، م?گو?د زکات ندادها?د، برا? هم?ن باران نم?آ?د. پس کشورها?? مثل کانادا که ا?ن همه باران دارند و محصولات کشاورز? دارند، ا?نها چه کار م?کنند؟ ا?ن حرف را زده بود و همه خند?ده بودند. به او گفتم با آخوند جماعت طرف نشو!
?ک بار گفتم ف?لم مارمولک اشکال? ندارد، در سمنان ?ک عده آخوند سرم ر?ختند و گفتند چرا ا?ن را گفت?؟! جواب دادم: ببن?د مارمولک ?ک ح?وان کوچک است و به ما کار? ندارد، نهنگ با آن بزرگ?ش حضرت ?ونس را خورد، اما بعدش او را پس داد.
قرآن سه تا آ?ه دارد در مورد زکات که ?ک? در مورد خوبان است، که تا زکات م?دهند باران م?بارد. خدا بعض?ها را کار? ندارد، 30 سال حسن? مبارک رئ?س جمهور بود و خداوند م?گو?د صبر کن?د او را در قفس هم م?ب?ن?د، در قرآن م?گو?د به بعض? از افراد مهلت دادها?م تا زمان هلاکتشان.
?ک عده را هم خدا تا لحظه آخر کار ندارد، حساب ا?ن افراد خ?ل? سختتر است، گروه اول مثل ش?شه ع?نکاند و اگر کث?ف شوند با دستمال کاغذ? سر?ع پاک م?شوند. گروه دوم مثل ?ک لباساند که اگر کث?ف شوند، چند روز بعد م?شو??م. گروه سوم هم مثل فرشاند که اگر کث?ف شوند، برا? آخر سال م?گذار?م و با مشت و د?ن سرکار دارند.، علت ا?نکه بعض? از مومن?ن مشکل دارند ا?ن است که خداوند آنها را دوست دارد.
5- چرا اول با?د مسلمان بود و بعد ازدواج کرد؟
ـ عمده هدف ازدواج لذت جنس? که ن?ست که بگو??م حال اجازه بده?د با هم باش?م، هدف ترب?ت نسل است. خداوند م?گو?د در کفار راه? برا? مسلط شدن بر مسلمانان ن?ست، اما با ا?ن ?ک لحظه لذت جنس? شما، ?ک نسل را در معرض کفر قرار م?ده?د، اسلام اجازه نم?دهد ?ک نسل به خاطر ?ک لحظه شهوت خراب شود.
6- اهم?ت رعا?ت قانون در چ?ست؟
ـ با دکتر بهشت? بود?م که ا?شان پشت چراغ قرمز ا?ستاد. پرس?دم چرا شما رد نم?شو?د. چون آن زمان قبل از انقلاب بود و ا?شان نظام را قبول نداشت. شه?د بهشت? گفت: نظام را قبول ندارم اما نظم را قبول دارم.
زمان? که امام در پار?س بودند، گوسفند? کشتند و کباب? درست کردند. وقت? امام فهم?د که ا?ن کار را کردند، گفت: طبق قانون فرانسه چن?ن حق? (ذبح شخص?) ندار?د، پس من ا?ن گوشت را نم?خورم! قانون، قانون کل? است و با?د همه را اجرا کنند.
7- چگونه به بچهها از خدا بگو??م؟
ـ سؤال بچهها معمولاً ا?ن است که خدا کجاست؟ با چند سؤال و جواب م?شود به بچه گفت که خدا کجاست! اگر بچه معن? راست و دروغ را م?فهمد، م?توان?م از او بپرس?م دروغ کجاست، راست کجاست و بعد بگو??م راست و دروغ مکان نم?خواهد، پس خدا هم ا?ن چن?ن است.
?ا ا?نکه بگو??م اگر عکس خروس، نقاش م?خواهد، پس خود خروس هم خالق م?خواهد. ?ا ا?نکه بپرس?م دوست داشتن ب?ن من و تو کجاست، دوست? ب?ن من و تو در رفتارمان نشان داده م?شود. خداوند را هم از اثرات حضورش م?توان فهم?د.
8- نکتها? در مورد حجاب بگو??د.
ـ شما نم?توان?د ?ک زن را با حرف د?ن و مرام? در جهان پ?دا کن?د که بگو??د من م?خواهم همسرم 95 درصد به من علاقه داشته باشد و 5 درصد هم به زنها? د?گر علاقه داشته باشد. ا?ن را ه?چ کدام از زنها? دن?ا قبول نم?کنند، چرا که م? خواهند صددرصد علاقه همسرشان متعلق به خودشان باشند. اگر ا?ن گونه است، پس چرا بعض? از زنها آرا?ش م?کنند و ب?رون م?آ?ند؟
چرا چ?ز? را که خودشان برا? خود نم?پسندند و نم?خواهند برا? د?گران انجام م?دهند؟ اگر اسلام حت? بگو?د، حجاب آزاد است باز هم زنها ا?ن کار را نم?کنند، البته مردها هم نبا?د نگاه کنند.
برا? جدا کردن دختر و پسر در دانشگاه مسئولان نم?خواهند ا?ن کار را انجام بدهند، چرا که بچهها که در کودک? شهوت ندارند، جدا هستند. در دب?رستان هم که هنوز ا?ن شهوت ز?اد نشده، دختر و پسر جدا هستند، اما در اوج شهوت در دانشگاه ?ک? م?شوند.
حالا ?ک اتاق هم دارند به اسم اسلام? کردن دانشگاهها، با ا?ن اتاق و موز خوردن که دانشگاه اسلام? نم?شود، صبحها دخترها به دانشگاه ب?ا?ند و بعدازظهر پسرها، ا?ن شدن? ن?ست، مردم وارد جمهور? اسلام? شدهاند، اما هنوز د?ن وارد آنها نشده است.
9- ما مجبور?م ?ا آزاد؟
ـ چهار دل?ل برا? آزاد? انسان در ?ک دق?قه م?توان ب?ان کرد که دلا?ل فطر? هستند، بدون استفاده از قرآن و روا?ت:
1ـ شک: شک دل?ل آزاد? انسان است و همه انسانها شک م?کنند.
2ـ پش?مان شدن: پ?شمان شدن ?عن? م?توانستند کار را انجام ندهم.
3ـ انتقاد کردن: ?عن? از چ?ز? ناراض?ام.
4ـ نص?حت کردن: ما بچهها?مان را به مدرسه م?فرست?م و نص?حت م?کن?م.
با ا?ن چهار دل?ل انسان آزاد است، اما جا?گاه خدا کجاست؟ خدا بالا? سر ماست، مثل کس? که م?رود تعل?م رانندگ?. کلاچ و گاز دست شماست، اما ترمز دست استاد است.
10- امربه معروف و نه? از منکر چرا لازم است؟
ـ چند نمونه تفس?ر بگو??م. «قال لاب?ه و قومه? ما هذه التماث?ل»، ابراه?م به عمو?ش گفت: که ا?ن تماث?ل چ?ست؟ در اصلاح و ارشاد، سن شرط ن?ست. در اصلاح و ارشاد از خود?ها با?د شروع کرد، در اصلاح و ارشاد اولو?ت را با?د در نظر گرفت.
مثلاً دختر? ب?حجاب است و نماز نم?خواند. اول با?د به نمازش پرداخت و بعد حجاب، هر چند هر دو آنها معروف هستند، در اصلاح و ارشاد با?د به طور غ?رمستق?م بگو??م.