انقلاب? 15 ساله

 

آتش انقلاب، در حال شعله‌ور‌شدن بود و اسفند?ار 15ساله ن?ز شور انقلاب? داشت، مسجد‌به‌مسجد، و روستابه‌روستا م?‌رفت و از انقلاب و امام م?‌گفت و دعا? کم?ل و ندبه م?‌خواند. سال 57 که رس?د، او نوجوان? 18 ساله و سخنران? قهار شده بود.

 

از همان بعد از انقلاب، به کارها? اطلاعات? و امن?ت? علاقه‌مند بود و در شمال کشور و در زمان? که هنوز وزارت اطلاعات تشک?ل نشده بود به عضو?ب بخش اطلاعات? سپاه پاسداران انقلاب اسلام? درآمد در آن‌جا مشغول مبارزه‌ا? پرحاش?ه با مجاهد?ن‌خلق شد. برخوردها? شد?د و گاه اغماض‌آم?ز او با اعضا? ا?ن سازمان در آن دوران، در دو سه سال اخ?ر با اظهارات رضا گلپور، سروصدا? ز?اد? به پا کرده که از روابط خانوادگ? تا کار? اسفند?ار را تحت‌الشعاع قرار داده است.

 

پا?ه‌گذار? حلقه اروم?ه

 

اما مشا?? مرد ?ک‌جا ماندن و بسنده کردن به جا?گاه? کوچک نبود و شا?د هم?ن برخوردها? پرسروصدا بود که سردار محمدرضا نقد? را مجاب کرد که از او دعوت کند تا به کردستان? برود که درگ?ر بحران‌ها? عد?ده‌ا? شده بود.

 

اسفند?ار رح?م مشا??، با ورود به کردستان نام و نشانش را تغ??ر داد و شد مرتض? محب‌الاول?ا و سمت معاونت اطلاعات واحد کومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه س?دالشهدا را برعهده گرفت. در همان ا?ام بود که محمود احمد?‌نژاد، فرماندار خو? شد تا بتواند در جلسات شورا? تام?ن استان آذربا?جان‌غرب? که اسفند?ار د?روز و مرتض?‌ آن روز، هم عضو آن بود، با مشا?? نشست‌وبرخاست، جلساتش با احمد?‌نژاد ادامه پ?دا کرد و آرام‌آرام جمع آنها با حضور مجتب? ثمره‌هاشم?، صادق محصول?، عل?رضا ن?کزاد، عل?‌اکبر محراب?ان، عل?رضا ش?خ‌عطار، محمد عل?‌آباد? و... - که هر?ک در گوشه و کنار استان مسوول?ت? داشتند - جمع و حلقه اروم?ه پا?ه‌گذار? شد.

 

اما مشا?? در ا?ن سمت، دست به اسلحه نبرد و ترج?ح داد که مرد فرهنگ شود تا مرد جنگ. گفت تخصصش کار فرهنگ? است و مسوولان را راض? کرد تا او توانش را در ا?ن حوزه به کار گ?رد؛ او مرکز نشر فرهنگ و ادب?ات کرد? را به راه انداخت؛ ماهنامه‌ا? به زبان کرد? منتشر کرد و بعد از آن، بان? تاس?س انتشارات صلاح‌الد?ن ا?وب? شد. کتابخانه ساخت و شب‌شعر برگزار کرد و همه ا?نها با ا?ن توج?ه بود که جنگ به کار فرهنگ? هم ن?از دارد.

 

خداحافظ? با مرتض? محب‌الاول?ا

 

جوان 21 ساله آن روز م?‌دانست که اگر بخواهد تا آخر عمر مرتض? محب‌الاول?ا باق? نماند و بشود اسفند?ار رح?م مشا??، با?د از حوزه فرهنگ به عالم س?است م?ان‌بر? بزند.

 

سال 1365 فرارس?د وزارت اطلاعات تشک?ل شده بود و محمد? ر?‌شهر? وز?ر اطلاعات شد، آوازه کارها? فرهنگ? و مطالعات? و? به گوش ر?‌شهر? هم رس?ده بود، محب‌الاول?ا به تهران احضار و شد همان اسفند?ار رح?م‌مشا??، اما نه همان اسفند?ار قار? قرآن و سخنران سال‌ها? 55 تا 57 بلکه جوان? 26 ساله،  مسوول «تدو?ن استراتژ? ‏نظام جمهور? اسلام? در خصوص اکراد ا?ران?» شد.

 

بعد از تدو?ن ا?ن استراتژ? مشا??، مسوول «مناطق بحران? کشور» در وزارت اطلاعات شد.

 

در هم?ن ا?ام، اسفند?ار دانشجو? مهندس? الکترون?ک دانشگاه صنعت? اصفهان شد  اما او در شهر هزارتو? «اصفهان» ن?ز دست از فعال?ت‌ها? س?اس?‌ و امن?ت?‌اش برنداشت، چراکه به مسجدالمهد? محله مردوا?ج اصفهان - که به محله اع?ان‌نش?ن‌ها? ا?ن شهر است - رفت و در اطلاعات پا?گاه بس?ج ا?ن مسجد، مشغول به فعال?ت شد. او دانشجو? دانشگاه صنعت? اصفهان در شمال?‌تر?ن نقطه شهر و عضو بس?ج مسجد? در جنوب?‌تر?ن نقطه جغراف?ا?? شهر شد. او م?‌گو?د، در آن زمان حضور? فعال در جر?ان برخورد با مهد?‌هاشم? و باند او در اصفهان و نجف آباد داشته است.

 

بعد از مدت?، او بارد?گر کارها? فرهنگ?‌‌پژوهش? را آغاز کرد و پا?ه‌گذار موسسه «مطالعات مل?» از موسسات وابسته به وزارت اطلاعات شد و هدف ا?ن موسسه پژوهش و ارا?ه راهکار درخصوص مسا?ل قوم?ت‌ها? ا?ران?، شناخت ب?شتر آنان و همبستگ? مل? بود.

 

سلام بر ‌هاشم?!

 

د?گر نه جنگ? بود و نه جبهه‌ا?، اما اسفند?ار دلش با دولت‌هاشم? بود و عزم خدمت در دولت سازندگ? را داشت. م?‌گو?ند به محمدعل? بشارت?، وز?ر وقت کشور پ?شنهاد داد که مد?رکل اجتماع? بشود. کارنامه کار?‌اش را برا? بشارت? م?‌گو?د و او و سا?ر?ن را قانع م?‌کند که بشود مد?رکل امور اجتماع? وزارت کشور، آن هم در زمان? که بس?ار? از اعضا? حلقه اروم?ه، هر?ک در گوشه‌ا? از آن دولت پست و مقام‌ها? کوچک و بزرگ داشتند.

 

چهار سال? اسفند?ار بر ا?ن مسند ماند تا دوم خرداد 76 آمد. مصطف? تاج‌زاده معاون س?اس? وز?ر کشور و خانه تکان? وزارت کشور آغاز شد. تاج‌زاده م?‌گفت، مد?ر کارآمدتر م?‌خواهد و امور اجتماع? وزارت کشور ح?اط‌خلوت ن?ست، مشا?? برا? امور اجتماع? مملکت چه کرده؟ اسفند?ار حوصله پاسخ دادن نداشت و از وزارت کشور رفت، پ?ش از آنکه او را برکنار کنند.

 

مشا?? از وزارت کشور ب?رون آمد اما تمام نشد، باز هم سابقه فرهنگ?‌اش سند کارآمد?‌اش شد! اسفند?ار سمت? د?گر گرفت: «مد?ر راد?و پ?ام».

آغاز بالانش?ن?

 

بعد از رفتنش به راد?و، به دنبال تعو?ض محل سکونتش رفت و بالانش?ن شد، آن هم در فرمان?ه. اما مدافعانش م?‌گو?ند سال‌هاست اجاره‌نش?ن است و تا سال‌ها ماه? 80هزار تومان اجاره م?‌داده و چند سال? است ماها?نه 850هزار تومان اجاره و دوم?ل?ون هم پول رهن م?‌دهد. گو?ا از همان زمان که به راد?و پ?ام رفت، پولش برکت پ?دا کرد، چراکه صاحبخانه‌اش در مصاحبه‌ا? با روزنامه «ا?ران» گفت:« ?ک م?ل?ون دادند! بعد ما احت?اج پ?دا کرد?م، به ا?شان که آن زمان در راد?و کار م?‌کردند، گفت?م پول ن?از دار?م و ا?شان ?ک م?ل?ون به رهن اضافه کردند. پول‌شان خ?ل? برکت دارد.»

 

چند سال? در راد?و پ?ام ماند و ا?ن راد?و را ز?رورو کرد. از صداوس?ما آهنگ‌ها? پاپ و جاز پخش کرد. صدا? مذهب?‌ها درآمد اما او سکوت کرد و تقص?رها به گردن دولت اصلاحات افتاد. اما راد?و پ?ام با همه ا?ن حواش? شنونده‌ها? پروپاقرص? پ?دا کرد و باعث شد که لار?جان? مسوول?ت راد?و تهران را هم به مشا?? بدهد.

 

وا اسلاما!

 

شاه?ن اقبال بر شانه‌ها? محمود احمد?‌نژاد نشست و فرماندار سابق خو?، شهردار تهران شد. حلقه اروم?ه با شهردار شدن احمد?‌نژاد بار د?گر در شهردار? جمع شدند و سهم مشا?? از سمت‌ها? تقس?م شده، ر?است سازمان فرهنگ? هنر? شهردار? تهران بود.

 

شهردار? فرصت خوب? برا? مشا?? فراهم آورد تا سکوتش را بشکند و حرف‌ها? جنجال? بزند و زد: «فرهنگسراها به خانه ابتذال تبد?ل شده، اسلام?‌اش م?‌کنم. نم?‌گذارم موس?ق? پاپ مبتذل در خانه‌ها? فرهنگ پخش شود. تئاتر‌ها? غ?راسلام? نه.»

 

در هم?ن ا?ام خبر? در شهر پ?چ?د: «مس?ر ورود آقا با?د آماده شود و با?د قدمگاه آقا در تهران ساخته شود»؛ خبر? عج?ب که ه?چ‌گاه تکذ?ب نشد اما اجرا هم نشد.

 

از همان دوران درباره اعتقادات خاص مشا?? به امام زمان(عج) و نزد?ک?‌اش به انجمن حجت?ه حرف و حد?ث‌ها آغاز شد تا جا?? که گروه? از مشاوران جوان شهردار? تهران، به دل?ل رو?کردها? فرهنگ? اسفند?ار و همگرا??‌اش با انجمن حجت?ه استعفا دادند.

 

هنوز هم که هنوز است، درباره ارتباطات اسفند?ار با انجمن حجت?ه سخن‌ها گفته م?‌شود اما او تکذ?ب م?‌کند و رضا گلپور م?‌گو?د که شخص مشا?? به او گفته که روستابه‌روستا م?‌رفته و انجمن‌ها? حجت?ه را در استان مازندران راه م?‌انداخته. داوود احمد?‌نژاد، برادر ر??س‌جمهور هم در لفافه از خطر حجت?ه‌ا?‌ها م?‌گو?د: «بعض? از اعضا? انجمن حجت?ه که اکنون به «راه حق?قت» تغ??ر نام داده‌اند، جر?ان فتنه آ?نده را خلق م?‌کنند.»

 

‏مشخصه ا?ن دوران، کسر?‌ها? پ?‌درپ? بودجه شهردار? است که صدا? برخ? از اعضا? شورا? شهر را در آورده و م?‌گو?ند: «هز?نه ?ک‌ساله ا?ن سازمان در شش ماه به اتمام رس?ده. در ?ک سال، پنج م?ل?ارد تومان هم به بخش‌خصوص? بدهکار است. بده? فرهنگسراها بالاتر رفته و دستمزد کارکنان را نداده‌اند. هر روز شورا و ?ک پرونده مال?. شا?عه‌ها ز?اد شده است.» شا?عه شده که ا?ن پول‌ها هز?نه کارها? تبل?غات? م?‌شود؛ اما مشا?? م?‌گو?د کمک به ه?ات‌ها? مذهب? و دادن آش افطار برا? طعام، تبل?غ ن?ست.

 

ا?نجا قله است!

 

سوم ت?ر 84 شا?د بهتر?ن روز عمر مشا?? بود، «قله» هم?ن‌جا بود و د?گر نبا?د سرش را بالا م?‌گرفت، او ز?ن پس با?د پا??ن را نگاه م?‌کرد. «دولت خدمتگزار» تشک?ل شد، رف?ق قد?م?‌اش، احمد?‌نژاد ا?نک ر??س‌جمهور بود و او ن?ز به سبب علاقه‌اش به فرهنگ، شد ر??س سازمان م?راث فرهنگ? و گردشگر?.

 

جنجال‌ساز?‌ها?ش آغاز شد؛ از حوزه م?راث گرفته تا س?است، آبگ?ر? سد س?وند، سرقت نسخه رونوشت از کتاب «قانون» ابوعل? س?نا در هفته م?راث فرهنگ?، ممنوع المصاحبه‌شدن مد?ران و کارشناسان م?راث، فروش سر سرباز هخامنش?، تخر?ب کت?به هخامنش? خارک و... از جنجال‌ها? م?راث? دوران مسوول?تش در ا?ن سازمان بود.

 

حضور مشا?? در ترک?ه در سال اول مسوول?تش در سازمان م?راث فرهنگ? با انتشار ف?لم? از جلسه‌ا? که او ن?ز در آن حضور داشت. خبرساز شد، مجلس? که در آن رقصندگان زن به پا?کوب? پرداختند.

 

نهم د?‌ماه سال 86 مشا?? پست د?گر? در دولت گرفت تا آغاز? باشد برا? ابوالمشاغل‌شدنش در دولت و پ?ش? گرفتن از غلامحس?ن الهام. در ا?ن تار?خ، احمد?‌نژاد مشا?? را به‌عنوان «ر??س مرکز مل? مطالعات جهان? شدن» منصوب کرد‎ و تمام وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها موظف به همکار? با او شدند.

 

29 ت?رماه سال 87 را با?د نقطه اوج جنجال‌ها? س?اس? مشا?? دانست، روز? که او در هما?ش نوآور? و شکوفا?? در صنعت گردشگر? گفت: «ا?ران امروز با مردم آمر?کا و اسرا??ل دوست است. ه?چ ملت? در دن?ا دشمن ما ن?ست؛ ا?ن افتخار است. ما مردم آمر?کا را از برتر?ن ملت‌ها? دن?ا م?‌دان?م. در آ?نده، نژاد و کشور معنا ندارد. آ?نده از آن انسان‌هاست. هر منطق? که به خط‌کش? ب?ن انسان‌ها ب?نجامد، منطق? است که در دن?ا خر?دار ندارد. نم?‌توان منطق? را بزک کرد و به مردم ارا?ه داد.»

 

ا?ن سخنان غ?رمنتظره، نام مشا?? را بر سرزبان‌ها انداخت و موج اعتراض به ا?ن اظهارات از علما و س?اس?ون گرفته تا مردم آغاز شد و جالب آن‌که ه?چ‌گاه ا?ن سخنان از سو? احمد?‌نژاد مورد نقد واقع نشد.

 

مشا?? روزبه‌روز به احمد?‌نژاد نزد?ک‌تر م?‌شد و رابطه آن‌ها نه معاون و ر??س و ز?ردست و بالادست که بالعکس مر?د و مراد? م?‌شد، مراد اسفند?ار شد و مر?د احمد?‌نژاد.  ارتباط و نزد?ک? آن‌ها در نوروز 87 ب?شتر هم شد، احمد?‌نژاد به خانه مشا?? رفت و دختر اسفند?ار را برا? پسرش خواستگار? کرد و جواب عروس خانم هم «بله» بود.

 

مغز دولت

 

هرچه دولت به جلو م?‌رفت، نقش مشا?? در رهبر? فکر? آن پررنگ و پررنگ‌تر م?‌شد و اسفند?ار ن?ز تلاش م?‌کرد تا نقشه راه دولت را ترس?م کند و بشود ا?دئولوگ دولت. اظهاراتش ب?شتر جنبه عرفان? و انسان‌گرا?انه پ?دا کرد. گفت: «دوران اسلام‌گرا?? به پا?ان رس?ده ‌است. البته ا?ن دوره تمام نشده بلکه رو به پا?ان است»، «کس? که ر?اض?ات را درک نکند، بهشت را نخواهد د?د»، «موس?ق? را نم?‌فهمند و م?‌گو?ند حرام است»، «اگر امروز به افراد? مانند راز? و ابوعل?‌س?نا افتخار م?‌کن?م به طور? که قد آن‌ها از اعماق تار?خ ب?رون است، برا? بلند? قد آنها ن?ست بلکه کوتاه? قد نسل‌ها? بعد? آن را نما?ان کرده‌ است. شا?د بوعل?‌س?نا در عصر خود قامت? برجسته داشته، اما قرار ن?ست افتخار هزار سال بعد آدم?ان ن?ز باشد و ا?ن نشانه فقر انسان‌ها در دهه‌ها? بعد? است، چراکه نشان م?‌دهد فرصت شکوفا?? در دوره‌ها? متعدد پد?د ن?امده ‌است. اگر قرار باشد ط? چند هزار سال فقط چند صد ابوعل?‌س?نا به وجود آ?د افتخارآم?ز ن?ست.

حضرت نوح با ??? سال عمر نتوانست مد?ر?ت جامع کند چراکه عدالت را ا?جاد نکرده‌ است. آمدن پ?امبران در طول تار?خ برا? تمام شدن دوره‌ها? قبل? پ?امبر? بوده‌ است. اگر هر پ?امبر مد?ر?ت درست? م?‌کرد عدالت برقرار م?‌شد»، «از ذکر چه م?‌جو?ند شاعران، همان را بجو?ند از ا?ران» ا?ران ذکر است و تار?خ ا?ران آکنده از ا?مان است»، «انسان را که حذف کن?م، خدا خودش حذف م?‌شود»، «برخ?‌ها به من خرده م?‌گ?رند که چرا نم?‌گو?? مکتب اسلام و م?‌گو?? مکتب ا?ران، از مکتب اسلام در?افت‌ها? متنوع? وجود دارد اما در?افت ما از حق?قت ا?ران و حق?قت اسلام، مکتب ا?ران است و ما با?د از ا?ن به بعد مکتب ا?ران را به دن?ا معرف? کن?م».

 

کاخ آرزوها و?ران شد؟

 

انتخابات پرحاش?ه 88 با اعلام پ?روز? محمود احمد?‌نژاد پا?ان ?افت. احمد?‌نژاد و ?ارانش از گردنه سخت انتخابات عبور کردند و چهار سال د?گر سکاندار قوه مجربه شدند. چهار سال دوم، دولت اما جهت‌گ?ر?‌ها? متفاوت? داشت. احمد?‌نژاد حکم معاون اول? را برا? اسفند?ار رح?م‌مشا?? صادر کرد تا اسفند?ار که از همان نوجوان? دوست داشت بر صدر بنش?ند، باز هم خود را بالاتر بب?ند.

 

از روستا? مشا تا معاون اول? ر?است جمهور? راه? دراز بود که مشا??، حساب‌شده و قدم به قدم و گاه با جهش‌ها? بلند به آن رس?د. ساخت کاخ آرزوها?ش رو به پا?ان بود که ناگهان حکم حکومت? رهبر معظم انقلاب آب سرد? بود بر پ?کر  او و مر?دانش.

 

بسمه تعال?

جناب آقا? دکتر احمد?‌نژاد، ر?است‌محترم جمهور? اسلام? ا?ران

با سلام و تح?ت

انتصاب جناب آقا? اسفند?ار رح?م‌مشا?? به معاونت ر??س‌جمهور برخلاف مصلحت جنابعال? و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگ? م?ان علاقمندان به شماست. لازم است انتصاب مزبور ملغ? و کان لم ?کن اعلام گردد. س?دعل? خامنه‌ا?

27/4/88

 

پا? مشا?? در م?ان بود، گرچه دستور رهبر? بود. احمد?‌نژاد دستور را گرفت و 11 روز خانه‌نش?ن? اعتراض? پ?شه کرد. سرانجام مشا?? از معاونت اول? عزل شد و بلافاصله به سمت ر?است دفتر ر??س‌جمهور منصوب شد. مشا?? اما فقط در هم?ن پست نماند و به پست‌ها?? که از سال 84 در دولت گرفته بود، روز به روز اضافه م?‌شد تا کارنامه پربار? در دو دولت احمد?‌نژاد با ا?ن پست‌ها داشته باشد: نما?ندگ? و?ژه ر??س‌جمهور به‌منظور تصم?م‌گ?ر? در مورد نحوه اجرا? اخت?ارات ه?أت وز?ران در امور نفت، ر?است شورا? هماهنگ? مناطق آزاد و و?ژه اقتصاد?، دب?ر کم?س?ون فرهنگ? دولت، ر?است گروه مشاوران جوان ر?است‌جمهور?، مسوول?ت انتصاب مد?رعامل صندوق مهر امام رضا(ع)، مسوول?ت کنترل و نظارت مرکز امور حقوق? ب?ن‌الملل? ر?است‌جمهور?، نما?نده تام‌الاخت?ار ر??س‌جمهور در ستاد مرکز? راه?ان نور، ر??س کارگروه ز?ارت و فرهنگ رضو?، عضو?ت در شورا? فرهنگ? دولت با حکم ر??س‌جمهور، ر??س کم?ته ‏عال? در مورد طرح خط لوله گاز ا?ران – پاکستان – هند، نما?نده ر??س‌جمهور در شورا? نظارت بر صدا و س?ما، جانش?ن ر??س‌جمهور در شورا? عال? امور ا?ران?ان خارج از کشور، ر??س مرکز مل? جهان?‌شدن، عضو کم?س?ون اقتصاد? دولت، نظارت برکار سخنگوها? دولت و ر??س شورا? اطلاع‌رسان? دولت، نما?نده و?ژه ر??س‌جمهور در امور خاورم?انه و...

 

با ا?ن خانه‌نش?ن? حاش?ه پشت حاش?ه بود که در اطراف ر??س‌جمهور ا?جاد شد، کم نبودند وزرا?? که از دولت جدا ?ا کنار گذاشته شدند، نما?ندگان حام?‌اش منتقد شدند و حلقه اطراف ر??س‌جمهور کم‌تعدادتر شدند.

 

جر?ان موسوم به جر?ان انحراف? با محور?ت مشا?? ا?جاد شد، جوانفکر، ام?ر?‌فر، بقا??، ملک‌زاده و... نام‌ها?? بودند که از آن‌ها به‌عنوان اعضا? اصل? ا?ن جر?ان نام برده م?‌شد.

 

سال 90 و 91 را با?د سال‌ها? تلخ? برا? ا?ن جر?ان و مشا?? دانست. انتقادات منتقدان از ا?ن جر?ان صر?ح‌تر م?‌شد و برخوردها? قضا?? و امن?ت? با بس?ار? از افراد ا?ن حلقه صورت گرفت، عده‌ا? دعانو?س و رمال منتسب به ا?ن جر?ان دستگ?ر شدند که تا هفته‌ها بحث درباره آن‌ها و ارتباطشان با مشا?? نقل رسانه‌ها بود. اظهارات? که برخ? تکذ?ب شدند و برخ? ه?چ واکنش? را در پ? نداشت. آ?ت‌الله مصباح‌?زد?، احمد?‌نژاد را سحرشده مشا?? دانست و مداحان? که تا هم?ن اواخر از اصل?‌تر?ن حام?ان دولت بودند تندتر?ن انتقادات از مشا?? و احمد?‌نژاد را مطرح کردند، انتقادات? که به دادگاه هم کش?ده شد.

 

استراتژ? سکوت

 

بعد از دستگ?ر? رمالان و دعانو?سان و مطرح‌شدن پرونده سوء‌استفاده مال? ب?‌سابقه سه هزار م?ل?ارد? و اختلاس ب?مه ا?ران، مشا?? در مجامع عموم? کمتر ظاهر م?‌شد و کمتر سخن م?‌گفت. عده‌ا? گفتند تار?خ مصرف مشا?? تمام شده، اما احمد?‌نژاد ا?ن عق?ده را نداشت، او به دنبال ا?ران?زه کردن مدل پوت?ن-مدوودف بود. مشا?? برا? احمد?‌نژاد نماد انسان کامل بود و چه کس? بهتر از مرادش که بر جا? او بنش?ند. موانع اما بر سر راهش بس?ار بود و راه دشوار.

 

با ا?ن حال، مشا?? شانه به شانه احمد?‌نژاد در مجامع مهم ب?ن‌الملل? حاضر م?‌شد و تلاش م?‌کرد که در ا?ن دو سال کمتر حرف مناقشه‌برانگ?ز? بزند. اصولگرا?ان منتقد دولت اما م?‌گفتند که نخواهند گذاشت ا?ن مدل در ا?ران اجرا و مشا?? ر??س‌جمهور شود، م?‌گفتند صلاح?ت ندارد و او را شناخته‌اند. س?است مشا?? اما باز هم سکوت بود و سکوت و گاه تکذ?ب.

 

مشا?? اما هنوز هم ناام?د نشده، گرچه خبرها? کاند?داتور?‌اش را تکذ?ب م?‌کند اما کمتر کس? است که از م?ل باطن? او و مر?دش ب?‌خبر باشد. سال‌ها تلاش از مشا تا کردستان، از کردستان تا تهران، از جام‌جم تا بهشت، از بهشت تا پاستور مگر ب?‌هدف بود؟

 

ر?است? د?گر

 

11 آذرماه خبر استعفا? مشا?? از ر?است دفتر احمد?‌‌نژاد و انتصابش از سو? ر??س‌جمهور به‌عنوان ر??س دب?رخانه جنبش عدم تعهد مهر تا??د? بود بر تمام تحل?ل‌ها. احمد?‌نژاد درا?ن حکم برا? مشا?? نوشت: «ا?نجانب جنابعال? را انسان? موحد، مومن، پاک، صبور و دارا? قلب و اند?شه‌ا? زلال، عاشق و دلبسته به ارزش‌ها? اله? و آحاد مردم جهان و عم?قا عارف و متعهد به آرمان مهدو?، حاکم?ت جهان? توح?د، عدالت، عشق و آزاد? و مد?ر?ت مشترک ملت‌ها و فرد? شا?سته، مد?ر، مدبر و ام?ن و از جهات گوناگون توانمند م?‌شناسم و آشنا?? و همکار? با شما را برا? خود هد?ه‌ا? اله? و افتخار? بزرگ م?‌شمارم.»

 

مشا?? به دنبال کسب وجهه ب?ن‌الملل? است و چه جا?? بهتر از جنبش عدم تعهد. او باز هم ر?است م?‌کند، ا?ن بار نه بر دفتر ر??س‌جمهور که بر دب?رخانه جنبش? با عضو?ب 120 کشور جهان! او راه ناتمام از مشا تا پاستور را با?د به پا?ان برساند گرچه جاده سنگلاخ? باشد. با?د د?د که حرکت بعد? «قهرمان شطرنج» مدرسه و «قار? قرآن» رامسر در صفحه شطرنج س?است چ?ست؟