در مورد احساس آرامش، کمی سطحی برخورد می کنید. احساس آرامش یعنی اینکه، این زن جزئی از اجتماعی می شود که مردان دیگر نیز با برخورد شهوانی نکردن با همین نوع زنان، آرامش قلبی و روانی زن و همسر خویش را نیز تامین کنند. البته این یک گوشه از میدان بزرگ آرامش در نسل زن است، و همه این رابطه ها دست به دست هم می دهند تا نوع زنان جامعه در آرامش باشند و همه چیز سر جای خودش باشد. 
درضمن در مورد اول نیز آماری دادید که یعنی همه جز این تعداد معدود زنان در نا آرامی هستند؟ باید گفت فقط آرامش ملاک نیست و آزادی نیز به همراه آن مهم است،‌ اما آزادی حقیقی از اسارت نفس خود و افراد هوسران. "مثلا" زنانی مثل هنرپیشه های هالیوودی که در اوج فساد و بی بندوباری هستند، با محافظان شخصی و مثلاً در آرامش هستند (آرامشی که سطحی و محسوس است)، ولی همین زن به خاطر زیباییش، اسیر شهوات است، و نمی تواند غیر از این که هست، احساس زنانگی و زندگی و انسانیتی داشته باشد، زیرا او فقط برای مصرفی خاص در جامعه خویش شناخته می شود، چند صباحی بعد نیز که پیر و فرتوت شد و از زیبایی ظاهریش کم شد، به سطل آشغال فراموشی سپرده می شود... 
در مورد اینکه در مثلا آلمان به این زن نگاه نمی شود و نا امن نیست، بهتر است ببینید آلمان و کشورهایی از این دست در چه سطح فرهنگی دارند؟ آمار تجاوزهایی که گاهی بازتاب داده می شود و سهل الوصل بودن دختران و زنان را در آن جوامع می رساند،‌ بهترین جواب شماست.
وقتی یک جوان آلمانی با یک نگاه هر زن و دختری که اراده کند را به خانه می برد، چه دلیلی دارد که دنبال کسی بیفتد و مزاحم شود و ایجاد نا امنی کند(کما اینکه آمار تجاوزات به زور نیز در آنجا بیداد می کند)، آنجا زنان نیز به عنوان همسر ارزشی ندارند، می دانید چرا؟ چون زن یک کالای جنسی است که نمونه اش در سطح جامعه به وفور پیدا می شود،  اگر مردها می دانستند که جامعه جای هوسرانی نیست، عشق و شهوت خویش را برای همسر خویش ذخیره می کردند، نه اینکه این یکی چروک شد، تکراری شد، کهنه شد، یا یک دوست در جامعه پیدا کرد، به جهنمی بگوید، چون خیلی ها هستند که قابل دسترسی هستند...

4)  نتیجه سوی سال حجاب اجباری نشان میده که به هیچ وجه این مورد کمکی به کم شدن آلودگیها و گناهان جنسی نمی کنه. بنده در آمستردام که مرکز فحشای اروپاست هم زندگی کردم و اینو به چشم خودم دیدم که حتی دوست هلندی برای روبرو نشدن با دخترانی که پشت ویترین خودشونو عرضه می کنن راهش رو کج میکرد تا اونها رو نبینه ولی در تهران دوستان متاهلم با هزار تا دروغ و نیرنگ و خیانت به همسرانشون دنبال روسپیهای خیابانی می افتند و وضعیت این روزها فکر نمی کنم قابل بحث باشه؛ پس حجاب اجباری کمکی به حل مشکل فحشا نکرده و نخواهد کرد.


در مرود  دو گزینه 3 و 4 که در مورد غرب عنوان کردید باید گفت: صرف اینکه شما در دو خیابان چند کشور اروپایی قدم زده اید و چیزی مشاهده نکردید، دلیلی بر امنیت بیشتر آنجا ندارد، یا مثلا صرف اینکه شما چند دوست دارید که مسلماً علامت مومنین را ندارند و به زنشان خیانت می کنند، نمونه ای از خروار فساد در ایران نمی باشند، و دید شما کاملاً موردی و جزئی است.

بنده فقط با لینک دادن شما به چند سایت دیگر که زحمت آمارهایی کلی را کشیده اند و شما نیز نمی توانید این آمارها را با تجربه پیاده روی در خیابان های آمستردام نفی کنید، جوابتان را می دهم، امیدوارم منطقی باشید:

۱)تجاوز به عنف در امن‌ترین منطقه اروپا ۴۰ برابر ایران است

۲)گزارش سازمان ملل از آمار تجاوز جنسی در کشورهای غربی.

۳)تأثیر مستقیم آزادی‌ روابط جنسی بر ازدیاد تجاوز در امریکا و اروپا + آمار هولناک

۴)بحران جنسیت در اروپا/ آمار بالای تجاوز و قاچاق دختران برای چیست؟

۵)این راه تقلید کردنی نیست؛ 90 مورد بارداری در یک دبیرستان آمریکایی

۶)غرب و گرداب بحران اخلاقی.

۷)منشا بحران اقتصادی اروپا/گرفتاری غرب در بحران اخلاقی/ابهام جدی در آینده اروپا

۸)آمریکا رکورددار تجاوز به عنف در جهان است .

۹)تجاوز به عنف در ملاء عام دستاورد آزادی زنان در غرب

۱۰)تجاوز به عنف در اتوبوس، این بار در اسکاتلند

......... و دنیایی از فساد، تجاوز، بی بندوباری و حیوانیت در دنیای غرب، دنیایی که دین و مذهب در آن فقط برای کلیساها مانده است و از سطح جامعه رخت بر بسته است...

5) اصل اجبار برای عمل ثواب یا ترک ناثواب، موجب میشه که ثواب و ناثواب تعریف خودشونو از دست بدهند. وقتی شما در یک اتاق بدون آب و غذا گیر بیفتید و بعد بهتون بگویند که روزه بگیرید (اگر نیتتون این نبوده) برای شمامسلما روزه ثبت نخواهد شد.


به مثالتان کاری ندارم و در آن مناقشه ای نمی کنم، اما در مورد اجبار قبلا نوشته بودم که با آن زیاد موافق نیستم، لطفا مطالب قبلی را مطالعه فرمایید.
اما اینکه قرار است این اجبار ثواب است یا نه، باید گفت اصل این اجبار التزام به قانون بود، و قرار نیست این اجبار اعتقاد آور باشد، البته ما در مورد حجاب و تشویق به آن باید بیشتر از این حرفه ای عمل می کردیم که متاسفانه کارهای غیر کارشناسی به بدتر شدن آن کمک کرده است، و این موضوع باید بسیار بهتر و با برنامه ریزی کامل تری نهادینه شود.
بنده معتقدم همه، آفریده های خدا هستند و خدا نیز مخلوقات خویش را دوست دارد، اگر بدترین گناهان نیز ازآنها سر بزند، خدای بزرگ همان خدای عاشقیست که، گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده اش را می کشد، و همیشه منتظر بنده خویش برای بازگشت است، و یکی از اسماء خداوند، همانا "تواب" است...
ما از زن و دختر بی حجاب بدمان نمی آید، بلکه از بی حجابی بدمان می آید، و این اصل بزرگیست که از گنهکار بدمان نیاید بلکه از گناه متنفر باشیم. همه اشتیاقمان این است که همه برای خدای خود باشند و دستوراتش را عمل کنند و در این راه تلاش می کنیم (البته برای نجات دادن مردان و پسران مخصوصا جوانانی که شاید مدتها نتوانند ازدواج کنند، و بعضی با نوع رفتارشان به شهوانی شدن آنها تسریع می بخشند، باید اول زنان و دختران جامعه اصلاح شوند و نمی توان گفت زن به راه خود و مرد به راه خود، این با روح زندگی اجتماعی منافات دارد)، خوب بعضی در این راه اشتباه می کنند متاسفانه، این دلیل منفعل بودن دین نیست، بلکه آدم ها اشتباه می کنند...

البته خیلی نکات دیگه راجع به این بحث باقی میمونه که فکر می کنم در این پست فعلا کافی باشه، اگر دیر به شما پاسخ دادم عذرم را به دلیل مشغله فراوان پیشاپیش بپذیرید.


خواهش می کنم، بنده نیز زیاد وقت ندارم و دیر جواب دادنم هم به خاطر مشغله های فراوان است....
تشکر که حوصله به خرج می دهید...

به امید روشنایی

انشاالله...