سوال: مگر خداوند نفرموده که من به هرچیزی می‌گویم باش می‌شود، پس ای فرزند آدم مرا اطاعت کن و از فرمان من سرپیچی نکن تا تو را گونه ای قرار دهم که به هرچه بگویی باش بشود...


همان گونه که شما اشاره کردید؛ خداوند در آیات زیادی از قرآن کریم فرموده است که هر وقت اراده کند چیزی خلق شود و ...آن چیز خلق می‌شود و در این مساله شکی نیست همان گونه که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:
چون بخواهد چیزى را بیافریند، فرمانش این است که مى‏‌گوید: موجود شو، پس موجود مى‏‌شود.[1]
اما نکته ای که در این جا نباید فراموش شود این است که خداوند انسان را مختار آفریده است همان گونه که در قرآن کریم می فرماید:
راه را به او نشان داده‏‌ایم. یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس.[2]
خداوند انسان را براى هدف" ابتلاء و امتحان" و تکامل آفریده است، مقدمات وصول به این هدف را در وجود او آفریده، و نیروهاى لازم را به او بخشیده، این همان هدایت" تکوینى" است.
سپس در اعماق فطرتش عشق به پیمودن این راه را قرار داده، و از طریق الهامات فطرى مسیر را به او نشان داده، و از این نظر هدایت" فطرى" نموده و از سوى دیگر، رهبران آسمانى و انبیاى بزرگ را به تعلیمات و قوانین روشن براى" ارائه طریق" مبعوث کرده، و به وسیله آن‌ها هدایت" تشریعى" فرموده است.
هر کس در مقابل نعمت بزرگ هدایت الهى تسلیم شود، و راه هدایت پیش گیرد، شکر این نعمت را بجا آورده، و آن‌ها که مخالفت کنند کفران کرده‌‏اند. [3]
پس خداوند اسباب هدایت را فراهم کرده است و راه های هدایت را نیز نشان داده است و اینجا هر کس خودش به اختیار خودش باید راه را بپیماید و الا اگر خداوند به اجبار او را در مسیر هدایت قرار دهد که کار او ارزشی ندارد در صورتی کارش ارزش دارد که درمیان این همه انحرافات و امیال جنسی و گمراهی و لذت های کاذب سختی بندگی را به خود هموار کند.
خداوند وقتی انسان را خلق کرد او را طوری خلق کرد که توانایی انتخاب داشته باشد، انسان موجودی است که در شرایط انسانی و اراده و آگاهی و اختیار خود به کمال دست یابد و اگر بنا باشد بعضی از ویژگی‌های انسان تغییر کند و به عنوان مثال انسان هم شرایطی همانند فرشتگان داشته باشد، دیگر نیازی به خلقت موجود جدیدی بنام انسان نبود، فرشتگان وجود داشتند؛ پس خداوند خواسته است موجودی سوای فرشتگان و سوای حیوانات با ویژگی انتخاب‌گری در شرایط انسانی بیافریند که توانایی دست‌یابی به مراحل کمال انسانی را داشته باشد.
از این گذشته، بعضی از قلب ها شایسته هدایت نیستند و حتی اگر پیامبر هم بخواهد هدایت کند قابل هدایت نیستند همان گونه که خداوند می فرماید:
تو هر کس را که بخواهى هدایت نمی کنى. خداست که هر که را بخواهد هدایت مى‏‌کند و او هدایت یافتگان را بهتر مى‏‌شناسد. [4]
او مى‏‌داند چه افرادى لایق پذیرش ایمانند، او مى‏‌داند چه قلبهایى براى حق مى‏‌طپند، او مى‌‏داند در چه سرهایى، سوداى عشق خدا است، آرى او این افراد شایسته را خوب مى‏‌شناسد و به آن‌ها توفیق مى‏‌دهد و لطفش را رفیق راه آنها مى‏‌سازد تا به سوى ایمان رهنمون شوند.
اما تاریکدلان زشت سیرتى که در دل با حق دشمنند، و با تمام قدرتشان به پیکار با فرستادگان خدا برخاسته‌‏اند، و از نظر زندگى آن قدر آلوده و ننگینند که لایق نور ایمان نیستند، خداوند هرگز چراغ توفیق را فرا راه آنها قرار نمى‌‏دهد.
بنا بر این منظور از هدایت در اینجا" ارائه طریق" نیست، چرا که ارائه طریق کار اصلى پیامبر ص است و بدون استثناء راه را به همه نشان مى‌‏دهد، بلکه منظور از هدایت در اینجا" ایصال به مطلوب" و رسانیدن به سر منزل مقصود است این تنها کار خدا است که بذر ایمان را در دلها بپاشد و کار او هم بى‌‏حساب نیست او به دل‌هاى آماده نظر مى‏‌افکند و این نور آسمانى را بر آنها مى‌‏پاشد. [5]
خلاصه این که خداوند انسان را طوری خلق کرده است که می تواند راه را انتخاب کند و پیامبران را برای این فرستاده است که راه را نشان بدهند و او می تواند همه را در چشم به هم زدنی هدایت کند منتها او انسان را این گونه خلق کرده است که خودش راه هدایتش را انتخاب کند و این است که ارزشمند است و الا اگر خداوند به اجبار و یا به صورت غریزی او را در هدایت کند که چنین موجودتی دارد مانند فرشتگان. این انسان است که اگر راه درست را انتخاب کند و ان را طی کند از ملائکه آسمان نیز با ارزش تر خواهد بود. شیخ صدوق در علل الشرایع از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که: از امام سئوال شد که فرشتگان بافضیلت ترند یا بنی آدم؟
امام فرمودند: امیرالمؤمنین فرمودند:
خدای عزوجل ملائکه را از عقل بدون شهوت و چهارپایان را از شهوت بدون عقل و بنی آدم را از عقل و شهوت سرشت. پس هر انسانی که عقلش بر شهوتش غلبه کند پس او برتر از فرشتگان است و هر انسانی شهوتش بر عقلش چیره شود پس او از چهارپایان پست تر است. [6]

منابع:
1: إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ «یس آیه 82»
2: إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً «انسان آیه 3»
3: تفسیر نمونه ذیل آیه 3 سوره انسان
4: إِنَّکَ لا تَهْدی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ «قصص آیه 56»
5: تفسیر نمونه ذیل آیه فوق
6: معادشناسی 1، صفحه 16-14، نویسنده: آیت الله سید محمد حسین حسینى تهرانى