به بابایی درجه ندهند، پس به ما بدهند؟!
مدتی بود که سرهنگ بابایی در پست معاونت عملیات و نماینده فرمانده نیروی هوایی در قرارگاه خاتمالانبیا مشغول به کار بودند. ایشان برای انجام کارهای لجستیکی از تهران تقاضای کمک کرده بود. پس از چند روز دو سرهنگ نیروی هوایی با مقداری تجهیزات به قرارگاه رسیدند. شهید بابایی با ظاهر همیشگیاش، یعنی لباس ساده بسیجی و سر تراشیده در داخل قرارگاه نشسته بود و قرآن میخواند. آن دو سرهنگ بیآنکه بدانند آن بسیجی، سرهنگ بابایی است، در حال گفتوگو با هم بودند. یکی از آنها گفت:
- شما بابایی را میشناسید؟
آن دیگری پاسخ داد:
- نه، ولی شنیدم از همین فرماندههاست که درجه تشویقی گرفتهاند! اول سروان بوده. دو درجه به او دادند و شده فرمانده پایگاه اصفهان. دوباره درجه گرفته و الآن شده معاونت عملیات.
...