وبلاگ شخصی محسن دوباشی

پاتوق نوآوری و پیشرفت ایران

دفاع بد از رهبری ، چرا؟

اثبات امور غریبه با خبر واحد امکان پذیر نیست و  نمی توان امور «غریبه» و غیر عادی را با خبر واحد ثابت  کنیم


ولی فقیه

1- در روزگاری که میراث معنوی امام خمینی (ره) یعنی نظام جمهوری اسلامی و ستون اصلی نظری آن یعنی نظریه ولایت فقیه مورد نقدها و تهاجم های کلامی ، شبه کلامی، فلسفی، سیاسی و ژورنالیستی قرار گرفته و کلیت نظریه مردمسالاری دینی که حضرت روح الله و شاگردان سفر کرده اش مانند مطهری و بهشتی و ...آن را شرح و بسط داده اند با شبهه افکنی ها هم از سوی طیف سکولار و هم جناح سنت گرای حجتیه مسلک روبرو شده است ،دفاع نظری و علمی از آن میراث مهم از وظایف مهم و راهبردی معتقدان به این مسیر است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

ترجمه خطبه عربی امام خامنه ای /15 بهمن 89

بسم الله الرحمن الرحیم
درود بر آحاد امت اسلامی هر جا که باشند. اکنون در دنیای اسلام حادثه‌ئی بزرگ و باشکوه و سرنوشت‌ساز در حال وقوع است. حادثه‌ئی که میتواند همه‌ی معادلات استکبار را در این منطقه بسود اسلام و بسود ملت‌ها دگرگون سازد. حادثه‌ئی که میتواند عزت و کرامت را به ملت‌های عرب و امت اسلامی برگرداند و غبار ده‌ها سال رفتار ظالمانه و تحقیر و تذلیلی را که از سوی آمریکا و غرب بر این ملت‌های کهن و ریشه‌دار وارد آمد، از سر و روی آن‌ها پاک کند.

این حادثه‌ی معجزآسا به‌وسیله‌ی ملت تونس آغاز شد و به‌وسیله‌ی ملت بزرگ و رشید مصر به اوج رسیده است. نَفَس در سینه‌ی دنیای غرب و نیز دنیای اسلام –هر یک به دلیلی- حبس شده است که ببینند مصر بزرگ؛ مصر نوابغ قرن اخیر؛ مصر محمد عبده و سیدجمال؛ مصر سعد زغلول و احمد شوقی؛ مصر جمال عبدالناصر و الشیخ حسن البنا؛ مصر 1967 و 1973، اکنون چه خواهد کرد؟ و پرچم همت خود را تا کجا بلند نگه خواهد داشت. اگر این پرچم معاذالله سقوط کند دوران تیره و تاری به دنبال خواهد داشت و اگر به قله برسد و نصب شود سر بر آسمان خواهد کشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

بیداری اسلامی یا توطئه آمریکایی/علیرضازاکانی

با پایان جنگ جهانی اول و پیروزی قدرت‌های غربی (فرانسه و انگلیس) آخرین حکومت مسلمانان (عثمانی) منقرض شد و غربیان بر همه سرزمین‌های اسلامی چیره شدند و با پایان جنگ جهانی دوم، برای نخستین بار قدرت‌های پیروز ساختاری منظم‌ و گسترده را برای اداره جهان تدارک دیدند و برای قوام آن نیز ساختارهای حقوقی مثل شورای امنیت و سازمان ملل را بنا نهادند و سپس غده سرطانی اسرائیل را به عنوان قدرتی غاصب و سرکش در منطقه خاورمیانه غرس کرده و مخرب‌ترین سلاح‌ها، بمب اتمی و علوم و تکنولوژی برتر را در اختیار آن قرار دادند تا ضمن غارت سرمایه های مادی و معنوی مسلمانان، اسباب تحقیر هرچه بیشتر آنان را فراهم آورند. 

اما شروع یک تحول تاریخی پس از ۳۵ سال از ایجاد این ساختار و آغاز حرکت مسلمانان برای احیای عزت و استقلال خود با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رخدادی بود که هیچ یک از ابرقدرت های وقت(آمریکا و شوروی)، نقشی در آن نداشته اند و مخالف شکل گیری و پیروزی آن بودند.

دستاورد این موهبت الهی اسباب امیدواری مستضعفان جهان و بویژه مسلمانان اعم از شیعه و سنی و الگو قرار گرفتن این رویداد عظیم شد و در مقابل غرب و شرق برای جلوگیری از توفیقات بیشترمسلمانان از هیچ جنایتی برعلیه ملت های اسلامی بخصوص مردم غیور ایران اسلامی کوتاهی نکردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

پرونده‌ای برای 8 منتقد جریان انحرافی دولت

قربانیان مشایی

این 8 نفر کسانی هستند که جملگی از اصلی‌ترین طرفداران و حامیان دولت به شمار می‌رفتند؛ اما سنجش آنها با یک "شاقول کج " کار را به‌جایی رساند که همه از بدنه دولت جدا شدند و رفتند

به گزارش خبرگزاری فارس، این گزارش به بررسی پرونده‌ای می‌پردازد که قصه پرغصه آن منجر به جدایی جمعی از جدی‌ترین حامیان محمود احمدی‌ن‍ژاد از کابینه وی شد.

8 نفری که هیچ کس در طرفداری آنها از احمدی‌نژاد و التزام به هدف‌های ارزشمندانه او شک و شبهه‌ای ندارد. چهره‌هایی که به‌غیر از یک یا دو نفرشان، جملگی از عوامل اصلی طرح گفتمان عدالت‌خواهانه محمود احمدی‌نژاد بودند و سوابق انتقادی آنها از عملکردهای خاطیانه دولت‌های سازندگی و بیشتر اصلاحات، زبانزد خاص و عام بوده و هست.

این آدم‌ها اگرچه حتی در میانشان می‌توانیم از کسانی نام ببریم، که خود آنها نیز شاید در ابتدای طرح مواضع جریان انحرافی در درون بدنه دولت، به‌نوعی از این مواضع دفاع می‌کردند و معتقد بودند کار انتقاد از این مواضع به گروه‌های مخالف دولت و گفتمان او مربوط می‌شود، اما همین تعداد نیز در آینده نتوانستند ادامه این مواضع ناحق را تحمل کنند و جملگی رفتن را بر ماندن ترجیح دادند.

و آن هشت نفر:...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

بی عشق مشایی نتوان حامی دولت شد!!

یک عضو دست چندم حلقه مشایی بی آن که متوجه باشد برخی رویکردهای انحرافی برنامه ریزی های این حلقه را بازگو کرد.
عباس امیری فر رئیس گروه غیرقانونی «جامعه وعاظ ولایی» و رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در گفت وگو با فارس ضمن اظهاراتی سراسر متناقض گفت «مقام معظم رهبری نامه ای برای فعالیت وزیر اطلاعات صادر فرمودند و رئیس جمهور هم تمکین کرد اما این نکته همچنان جای بررسی دارد که آیا دستور مقام معظم رهبری حکم حکومتی بوده است یا نه، ممکن است ولی فقیه در یک مورد توصیه کنند اما تکلیف نفرمایند نمی توان نظرات رهبری را حکم حکومتی توصیف کرد. به نظر من این موضوع باید بررسی شود چرا که برخی رسانه های اصولگرا نوشتند که این حکم حکومتی است»!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

ناگفته های وزیر سابق اطلاعات از نحوه برکناری اش

وزیر اطلاعات دولت نهم ضمن بیان ناگفته هایی از چگونگی برکناری اش، اقدام دولت را در عزل مصلحی توجیه ناپذیر دانست.
غلامحسین محسنی اژه ای در همایش «ولایت فقیه استمرار حرکت انبیاء» در سخنانی با اشاره به وقایع اخیر رخ داده در کشور و برکناری وزیر اطلاعات اظهار داشت: رئیس جمهوری تلاشهای فراوانی را در کشور انجام داده اند و عملکرد احمدی نژاد در زمینه استکبارستیزی، تحرک زایدالوصف و رسیدگی به محرومین در جای خودش قابل تقدیر است ولی گاهی ایشان کارهایی انجام می دهند که هیچ توجیهی برای آنها پیدا نمی شود.
سخنگوی قوه قضاییه با تاکید بر اینکه کنار گذاشتن وزیر اطلاعات در این شرایط توجیهی نداشت، گفت: از سوی دیگر «چگونه کنار گذاشتن» وزیر اطلاعات به عنوان یکی از وزارتخانه های کلیدی مهم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

چه کسانی باید عزل شوند ؟! (یادداشت روز کیهان)

عزل آقای مصلحی از وزارت اطلاعات که در پوشش «استعفاء» صورت گرفته بود و مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل ایشان که بازگشت وی به وزارت را در پی داشت با حاشیه های ناگفته ای همراه بود که بایسته نبود ولی این حاشیه های ناشایست با نگاهی دقیق تر و از زاویه ای دیگر، نه فقط نگران کننده نیستند بلکه هشدار دهنده اند و شکرانه نیز دارند. مانند آژیر خطری که از ورود «دزد» خبر می دهد و صدای آن اگرچه گوشخراش است اما هیچ صاحبخانه ای از شنیدن این صدا آزرده خاطر نمی شود و یا از نصب آژیر، ابراز پشیمانی نمی کند. شاید نگارنده را بیش از اندازه خوشبین تلقی کنید! ولی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

مژده آیت الله بهجت به رهبر انقلاب

در آذرماه سال 88 در دفتر بعثه مقام معظم رهبری گفتگویی تفصیلی توسط آیت الله محمدی ری شهری با شیخ علی بهجت، پسر آیت الله بهجت صورت گرفت که متن آن بعدها در کتاب زمزم عرفان منتشر شد. در قسمتی از این گفتگو فرزند آیت الله بهجت به ذکر خاطره ای از...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

برای نماز اول وقت نقشه بکشید

١٣٩٠/١/٢۴

تابستان سال 1387 بود که به اتفاق حاج‌آقای پناهیان به دیدار آیت‌الله محمدعلی جاودان رفتیم تا با ایشان درباره موضوع معنویت و الزامات آن گفت‌وگو کنیم. یکی از توصیه‌های ایشان یا بهتر است بگویم اولین توصیه‌ی ایشان به جوانان، خواندن نماز اول وقت و صحیح بود. سخنان دیروز رهبر انقلاب درباره توجه به نماز، بهانه‌ی خوبی است تا دوباره سری به صحبت‌های این استاد اخلاق بزنیم:

دستور اولی که می‌خواهم برای کسانی که قصد شروع دارند، بگویم- مطلبی است که هزاران بار اساتید و بزرگانی نظیر مرحوم آیت‌الله حق‌شناس به جوانان توصیه می‌کردند- نماز اول وقت است. نماز اول وقت بخوانید. اگر توانستید، به جماعت بخوانید و اگر هم نشد، همان اول وقت بخوانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

حداد: آوینی 20 سال پیش حرف‌هایی زد که هنوز جسارت بیان صریح آنها را نداریم

متن و حاشیه‌های بزرگداشت با شکوه هجدهمین سالگرد شهادت آوینی؛
حداد: آوینی 20 سال پیش حرف‌هایی زد که هنوز جسارت بیان صریح آنها را نداریم/ قاسمی: آقا مرتضی خوب شد نبودی، ببینی...

مراسم هجدهمین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی، عصر شنبه به همت‌موسسه‌ی فرهنگی "روایت فتح" در تالار بزرگ کشور برگزار شد.

به گزارش رجانیوز، علاوه بر غلامعلی حدادعادل رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی که برای اولین بار در این مراسم سخنرانی می کرد، میزگرد بررسی دیدگاه اندیشه‌های شهید آوینی با حضور نادر طالب‌زاده، حاج سعید قاسمی و حسین محمودیان مجری برنامه، برگزار شد و جذابیت خاصی به مراسم بخشید.

طالب‌زاده: نمی‌دانم چرا تلویزیون صدای مرتضی را از "خنجر و شقایق" حذف کرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

اخراجی‎ها و نقطه عطف تاریخ حقیر روشنفکری

وحید جلیلی

یادداشت شفاهی

به نظر می‌رسد این اتفاقی که برای فیلم اخراجی‌ها رخ داده، فراتر از ضربه زدن به یک فیلم است و با این کار نقطه‌ی عطف دیگری در تاریخچه حقیر روشنفکری ایران شکل گرفته است.

سابقه‌ی اتفاقاتی مشابه آنچه که برای اخراجی‌ها اتفاق افتاد، در تاریخ روشنفکری قابل پیگیری و تبیین است که نزدیک‌ترین نمونه اش هم همین انتخابات 88 است. یعنی در انتخابات 88 هم اینها وقتی دیدند در میدان واقع، توان مقابله را ندارند و واقعیت‌ها توهمات آنها را تائید نمی‌کند، نتوانستند به سازوکارهای دموکراتیک پایبند باشند و قاعده‌ی بازی را برهم زدند. هنگامی که دیدند پای صندوق‌های رای کم‌آوردند سعی کردند با دوپینگ تبلیغاتی و توسل به دروغ و ادعای تقلب قاعده‌ی بازی را برهم بزنند. درحالیکه کاندیدای آنها، یکی از اولین ادعاهایش این بود که من آمده‌ام قاعده‌ها را رعایت کنم و نگذارم یک عده قاعده‌ی بازی را برهم بزنند.

دقیقا مشابه این تناقض را ما در رفتار اخیر این جریان می‌بینیم که وقتی در واقعیت کم می‌آورند و از راههای منطقی قادر به متوقف کردن یک جریانِ مخالف منافع و مصالح خودشان نیستند، حاضرند بدیهی‌ترین اصول اخلاقی و منطقی را زیرپا بگذارند تا اینکه منافع و مصالح نامشروع طبقاتی و ایدئولو‍ژ‍یک خودشان را تامین کنند که البته در همان هم موفق نمی شوند.

اگر شما مجموعه‌ای از ادعاهایی که جریان روشنفکری در 20 سال گذشته راجع به هنر، نسبت سیاست با هنر و نسبت تعهد با هنر و... داشته را مرور کنید، می‌بینید که در ماجرای اخیر تقریبا تمام آنها را زیرپا گذاشتند. یعنی نقاب از روی چهره‌ی اینها کنار رفته و نشان داده‌شد که اینها چه عناصر فاشیستی هستند و چه نگاه سیاسی غلیظی دارند و اینها به مراتب از هر جریان فکری دیگری در ایران نگاه سیاسی تر و ایدئولوژیک تری به هنر و سینما دارند؛ در حالیکه همواره مخالفان خودشان را متهم به سیاست زدگی می‎کردند.

شما ببینید در همین ماجرا هم نخبگان این جریان ابتدا آمدند این نوع خشونت‌ورزی با یک اثر سینمایی را تئوریزه کردند. یعنی حتی قبل از اینکه این فیلم ساخته بشود مجموعه‌ی تیم نخبگان و تیم رسانه‌ای اینها متحد شدند برای تحریم یک اثر سینمایی که مورد پسند آنها نبود. اینها به جمهوری اسلامی فحش می‌دهند و مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار می‌دهند که تو حتی حق نداری بر اساس مبانی قانونی خودت و با روش‏های قانونی، هیچکدام از آثار ما را حتی اصلاحیه بزنی ولی خودشان برای حذف یک اثر سینماییِ مخالفِ نظرشان، حتی روش‌های غیرقانونی و غیر اخلاقی را به کار می‌گیرند.

در این قضیه فقط تهیه کننده ضرر نمی‌کند بلکه سینمادار و کارگر سینما که منتظر است هر چند سال یکبار فیلم پرفروشی مثل اخراجی‌ها اکران شود، هم ضرر می‌کند. یعنی جریان روشنفکری حاضر است منافع صدها و هزارها نفری را که در صنعت سینما از فروش اخراجی‌ها نفع می‎برند را ضایع کند تا منافع ایدئولوزیک و طبقاتی خودش به خطر نیفتد.

البته این ماجرا را از یک منظر دیگر نیز می‌شود بررسی کرد و آن اینکه این جریان حتی در مقابل فیلمی که به قول خودشان، اثری ضعیف است و حتی ارزش دیدن ندارد، نیز کم می‌آورد و حتی با این توان رسانه‌ای که امروز در اختیار دارد، یعنی با تمام سایت‌ها و شبکه‏های ماهواره ای و بخشی از صدا و سیما - که همراه آنهاست - توان قانع کردن مردم برای حذف و تحقیر اخراجی‌ها را ندارد.

نکته‌ی جالب‌تر در این ماجرا که خیلی قابل توجه است این است که این جریان فیلمی را در مقابل اخراجی‌ها قرار داد که از موضع روشنفکری برای از دست رفتن اخلاق در ایران امروز سوگواری می‌کند! و حرفش این است که ایران امروز جای زندگی نیست، چرا که اخلاقیات در آن زیرپا گذاشته شده است! فیلم «جدایی نادر از سیمین» که تابلوی اینها برای مقابله با اخراجی‌ها3 است، دارد ادعای اخلاق می‌کند ولی شما ببینید که این جریان برای حمایت از این فیلم چقدر بی‌اخلاقانه رفتار می‌کند و این مسئله خود نشانگر ریاکاری عمیق روشنفکری و رفتارهای فاشیستی این جریان در ایران است.

این جریان هم اتفاق دیگری در ادامه‌ی بی‌اخلاقی‌های قبلی این جریان است که مدعی‌ترین، پرافاده‌ترین، لائیک‌ترین و لیبرال‌ترین بخش جریان روشنفکری از خود نشان داد. البته اینها فکر می‌کنند که به اخراجی‌ها ضربه زدند، اما با این رفتاری که کردند بیش از همه خودشان را رسوا کردند و برگ سیاه دیگری به کارنامه ریاکاری وتناقضات روشنفکری ایران افزودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

مگر به عید خون کشد عزای مرتضی تو را

علی معلم دامغانی، به فاصله‌ی چند روز از شهادت سیدمرتضی آوینی، قطعه شعری در رثای او سرود که نخستین‌بار در مراسم اربعین این شهید، در تالار اندیشه‌ی حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی توسط خودش قرائت شد.


شکسته خواند نیمه شب برادرم دو گانه را
سپیده زد چه می‌کنم نماز جوکیانه را؟
بهل، فریضه را بهل به شیخ شب نماز کن
چه حاجتم روا شد از نماز شب دراز کن؟
رهین چاه رستمم زننگ جاه زال‌ها
سپیده زد، چه می‌کنم د رآسیاب سال‌ها؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

مبشر صبح

گفته‌اند سیدمرتضی آوینی همیشه دنبال حقیقت بود و خیلی چیزها را هم برای رسیدن به آن تجربه کرد اما وقتی با حضرت امام آشنا شد، انگار به سرچشمه رسیده بود. او چیزی را که سال‌ها دنبالش بود، در وجود امام پیدا کرده بود. این متن را سیدمرتضی در اولین روزهای فراق امام نوشته است.



مبشر صبح

دیدیم که می‌شناسیمش... و تصویرش را از پیش در خاطر داشته‌ایم. دیدیم که می‌شناسیمش، نه آن سان که دیگران را... و نه حتی آن سان که خود را. چه کسی از خود آشناتر؟ دیده‌ای هرگز که نقش غربت در چهره‌ی خویش بیند و خود را نشناسد؟
دیدیم که می‌شناسیمش، بیشتر از خود… تا آن‌جا که خود را در او یافتیم؛ چونان نقشی سرگردان در آبگینه که صاحب خویش را باز یابد و یا چونان سایه‌ای که صاحب سایه را… و از آن پس با آفتاب خود را بر قدمگاهش می‌گستردیم و شب که می‌رسید به او می‌پیوستیم.

آن صورت ازلی را چه کسی بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟ می‌دیدیم که چشمانش فانی است اما نگاهش باقی؛ می‌دیدیم که لبانش فانی است اما کلامش باقی. چشمانش منزل عنایتی ازلی و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش... چه بگویم؟ کاش گوش نامحرمان نمی‌شنید.

پهندشت «حدوث» افقی بود تا «طلعت ازلی» او را اظهار کند و «زمان فانی»، آینه‌ای که آن «صورت سرمدی» را. دیدیم که می‌شناسیمش و او همان است که از این پیش طلعتش را در آب و خاک و باد و آتش دیده‌ایم؛ در خورشید آنگاه که می‌تابد؛ در ابر آنگاه که می‌بارد؛ در آب باران آنگاه که در جست‌وجوی گودال‌ها و دره‌ها برمی‌آید؛ در شفقت صبح؛ در صراحت ظهر در حجب شب؛ در رقّت مه و در حزن غروب نخلستان؛ در شکافتن دانه‌ها و در شکفتن غنچه‌ها... در عشق پروانه و در سوختن شمع.

دیدیم که می‌شناسیمش و آن «عهد» تازه شد. شمع می‌مرد و پروانه می‌سوزد تا آن عهد جاودانه شود؛ عهدی که آتش او با بال‌های ما بسته است. دیدیم که می‌شناسیمش و دوستش داریم؛ آن‌همه که آفتابگردان آفتاب را؛ آن‌همه که دریا ماه را... و او نیز ما را دوست می‌دارد؛ آن‌همه که معنا لفظ را.

دیدیم که می‌شناسیمش؛ از آن جاذبه‌ای که بال‌ها را به‌سوی او می‌گشود؛ از آن قبای اشک که بر اندامش دوخته بود؛ از آن‌که می‌سوخت و با اشک از چشمان خویش فرو می‌ریخت و فانی می‌شد در نوری سرمدی؛ همان نوری که مبدأ ازلی آدم و عالم است و مقصد ابدی آن. آب می‌گذرد اما این نقش سرمدی فراتر از گذشتن برنشسته است. چشمانش بسته شد اما نگاهش باقی ماند؛ دهانش بسته شد اما کلامش باقی ماند.

زمین مهبط است، نه خانه‌ی وصل. در این‌جا نور از نار می‌زاید و بقا در فنا است و قرار در بی‌قراری. زمین معبر است و نه مقر... و ما می‌دانستیم. پروانه‌ای دوران دگردیسی‌اش را به پایان برد و بال گشود و پیله‌اش چون لفظی تهی از معنا، از شاخه‌ی درخت فرو افتاد. رشته‌ی وحی گسست و ما ماندیم و عقلمان. عصر بینات به پایان رسید و این آخرین شب، دیگر به صبح نیانجامید. در تاریکی شب، سیر سیرکی نوحه‌ی غربت را زمزمه می‌کرد. خانه‌ی چشم بر زمین و آسمان بست و در ظلمت پشت پلک‌هایش پنهان شد. پرده‌ها را آویختیم تا چشمانمان به لاشه‌ی سرد و بی‌روح زمین نیافتد و در خود ماندیم و یتیمانه گریستیم.

دیری نپایید که ماه برآمد و در آینه‌ خود را نگریست و شب‌پرک‌ها بال به شیشه کوفتند تا راهی به دشت شناور در ماهتاب بیابند.

عزیز ما! ای وصیّ امام عشق! آنان که معنای «ولایت» را نمی‌دانند در کار ما سخت درمانده‌اند اما شما خوب می‌دانید که سرچشمه‌ی این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب می‌دانید که چقدر شما را دوست می‌داریم و چقدر دلمان می‌خواست آن که روز به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم.

ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما بازیافتیم. لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان که وصیّ امام عشق هستید و نایب امام زمان(عج).

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

نامه‌ی شهید آوینی به آیت‌الله خامنه‌ای

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم
خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نائب امام عصر(عج) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای أیدکم‌الله تعالی بتأییداته ‌الخالصه.
سلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.

امتثال امر، فرصتی برای عرض ارادت در این مرقومه باقی نمی‌گذارد لذا حقیر مستقیماً با استمداد از فضل بی‌منتهای رب‌العالمین وارد در اصل مطلب می‌شوم بعد از عرض این مختصر که:

ما با حضرتعالی به‌عنوان وصیّ امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کرده‌ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده‌ایم؛ همان‌گونه که پیش از این درباره‌ی امام امت(ره) بوده‌ایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شوق رضوان حق، آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوری که پیش از این داشته‌اند‌.‌ خدا شاهد است که این سخن از سر کمال و صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانه‌های ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیل‌الله عشق می‌ورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه‌ی‌ خشک و بی‌روح. این سخن یک فرد نیست؛‌ دست جماعتی عظیم است که به‌سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند.‌ بسیارند کسانی که می‌دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده،‌ که مشتاق بذل جان هستند. سرِ ما و فرمان شما.
کمترین مطیع شما
سید مرتضی آوینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی

گفتاری از آیت الله جوادی آملی در مورد شهید آوینی

گفتاری از آیت الله جوادی آملی در مورد شهید آوینی
مهم‌ترین‌ شاخص‌ هنر اسلامی‌ همانا توان‌ ترسیم‌ معقول‌ در کسوت‌ محسوس‌ و قدرت‌ تصویر غیب‌ در جامه‌ی‌ شهادت‌ است. هنرهای‌ غیراسلامی‌ چون‌ جایی‌ در جهان‌ معقول‌ و ملکوت‌ ندارند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد محسن دوباشی