در حالی که اکثر انقلاب های معاصر سرچشمه ایدئولوژیک خود را از مکاتبی چون ناسیونالیسم و یا کمونیسم می گرفتند، مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) اسلام را به عنوان ایدئولوژی انقلابی خود برگزیدند. دلیل بروز چنین رفتاری از مردم ایران بیش از هرچیز به فرهنگ سیاسی ایرانیان باز می گردد. باتوجه به آن که مهمترین منبع فرهنگ سیاسی ایران مبانی دینی و به طور خاص مذهب شیعه است و بخش عمده ای از رفتار سیاسی مردم نیز از این منبع متاثر است. در واقع از موارد دیگر قدرت نرم ایران، موقعیت ایران در به پیروزی رساندن یک انقلاب بر اساس ایدئولوژی اسلامی بوده است. در فرآیند انقلاب اسلامی، اسلام شیعی به مثابه ایدئولوژی راهنمای عمل و رهایی ساز جلوه گر شد. در این راستا نقش امام خمینی (ره) به عنوان ایدئولوگ انقلاب اسلامی برجسته بود. مهمترین اقدام در این زمینه ایجاد تغییرات اساسی در تفکر اجتهادی شیعه نسبت به سیاست بود. مبنای این تغییرات تفسیر جدیدی بود که امام از مفاهیم، آموزه های و نمادهای اسلام شیعی انجام داد.
رهبری کاریزماتیک امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب را میتوان در ارائه ارزش هایی دانست که مردم را به پیروی بیچون و چرا از فرامین ایشان با توجه به جذابیت محتوای آن و باور قلبی مردم به اعتقاد امام به گفتههای خویش و اتکاء آن بر آموزههای فقهی و اسلامی متقاعد میساخت. چنین رهبری سیاسی که برخوردار از جذابیت، مشروعیت و اعتبار بود توانست به جذب و ترغیب افراد به تحقق خواستههای انقلاب بینجامد، امام خمینی(ره) با ایفای نقش رهبری کاریزماتیک و بهرهمند از نفوذ معنوی بالا و فرهمند توانست به خنثیسازی جنگ روانی و تبلیغاتی دشمنان به ویژه در دوران جنگ تحمیلی مبادرت نماید و با مدیریت بحران های داخلی و بینالملل، اقتدار شخصیتی خویش را برای تثبیت بنیادهای انقلاب به منصة ظهور رساند.
در دوران زعامت مقام معظم رهبری نیز این عنصر بیمه کننده انقلاب یعنی ولایت فقیه همچنان به عنوان پرچم هدایتی در بحران های داخلی وخارجی متعدد نظیر انتخابات 88 ، انرژی هستهای، گفتمان سازی های متعددی همچون گفتمان عدالت، جنبش نرم افزاری و ... نقش بی بدیل خود را ایفا نموده است. نقشی که مقام معظم رهبری در ایجاد وحدت و یکپارچگی جامعه به منظور بستن راه نفوذ دشمن برای رسیدن به اهدافش در جنگ نرم دارند مؤثر و غیر قابل انکار است و میتواند به عنوان مؤثرترین قدرت نرم جمهوری اسلامی به شمار آید.
موقعیت ژئو پلتیک و ژئو استراتژیک ایران سبب شده تا این کشور به عنوان یک قدرت بین المللی شناخته شود. موقعیت جغرافیایی ایران ایجاب می کند تا با بسیاری از قدرت های بزرگ در ارتباط باشد. به عبارت دیگر ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود در منطقه از یک قدرت نرم قابل توجه برخوردار است. در اختیار داشتن تنگه استراتژیک هرمز، ساختار سیاسی دموکراتیک و منطبق بر دین، در اختیار داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز، وجود نیروی انسانی جوان، وسعت جغرافیایی، تنوع قومی، تمدن کهن همه و همه موجب گردیده تا جمهوری اسلامی ایران از یک موقعیت ممتاز طبیعی برخوردار گردد.
انقلاب اسلامی ایران با بهرهگیری از اعتماد ملی به عنوان سرمایه اجتماعی و بعد چهارم قدرت توانست به تعمیق وحدت و همبستگی ملی و تجمیع کلیه اقشار و گرو ههای ملی و مذهبی کشور همت گمارد و با بهرهمندی از مشارکت عمومی، فرهنگ استقلالی، بسیجی، سازندگی، اصلاحطلبی و عدالتخواهی را در جامعه گسترش بخشد. وفاق اجتماعی به عنوان مظهر قدرت نرم توانست به ایفای کارکردهایی چون همفکری، هماحساسی، همکنشی، و شکلگیری ذهن اجتماعی که به همکاری و تعامل میان گروههای مختلف اجتماعی میانجامد، بپردازد و نظم درونی و بینیازی از نظم بیرونی و سیاسی را آشکار سازد زیرا در پرتو انقلاب اسلامی پایایی و پویایی نظم درونی افزونتر بوده و ضریب اعتماد اجتماعی میان گروههای گوناگون جامعه از یکسو و مردم و دولت از سوی دیگر ارتقاء یافته است.
هر حکومت و دولتی برای مقابله با معضلات بزرگ و حل مشکلات اساسی خود نیازمند تکیه گاهی محکم و مشکل گشاست، حکومتهای بزرگ جهان به توان و قدرت استعماری و سازمان های اطلاعاتی و نیروهای نظامی و نیز امکانات اقتصادی خود متوسل می شوند. حکومت ها و دولت های وابسته به آن ها نیز در حل مشکلات خود دست به دامان دولت های ارباب و حامی خود می شوند. این در حالی است که تکیه گاه اصلی انقلاب اسلامی در رویارویی با معضلات اساسی تودههای مردم می باشند.
انقلاب اسلامی رویکرد توسعه دانایی محور را برای تبدیل کشور به جامعهای دانش بنیان اتخاذ کرد تا علم و اندیشه مسیر حیات فردی و جمعی را مشخص سازد و فرآوردههای علمی با خود اقتدار، صلابت و عزت را به ارمغان آورد و نقش مؤثری در تأمین امنیت و آرامش اجتماعی ایفا کند. نواندیشی در دو نهاد حوزه و دانشگاه را تشویق کرد تا این دو سرمایة گرانسنگ توانمندیهای معنوی و مادی کشور را متبلور سازند و زیرساختهای علمی را تحول بخشند. برخورداری انقلاب اسلامی از این قدرت نرم توانست جلوة مثبتی از فرهنگ و سیاست را در اذهان جهانیان ایجاد کند و فرهنگ استقلال را که ریشه در ارزشهای بومی و اسلامی و نفی خودباختگی در برابر غرب داشت نهادینه سازد.
انقلاب اسلامی ایران با هدف نشر و گسترش اندیشه و پیام اسلام، استقلال فرهنگ، تکامل روحی و اخلاقی، تحقق کامل فرهنگ اسلامی در عین اهتمام به درک مقتضیات زمان، اولویت خود را بر برنامهریزی و اصلاح فرهنگ جامعه و نهادینه کردن آن مطابق با نیازهای توسعه در جامعه دینی قرارداد و سیاست فرهنگی برگرفته از جهانبینی و انسانشناسی اسلامی بر اساس احترام به کرامت انسانی، سرشت معنوی بشر، خیرخواهی، کمالجویی، آرمانطلبی، استقلالگرایی، آزادیخواهی، عزتنفس و قدرت ایمان را محور فعالیتهای خود قرار داد.
انقلاب اسلامی ایران با اعطای خودباوری فرهنگی به ملتهای مسلمان و بهرهگیری از فناوریهای مدرن ارتباطی برای انتقال پیام نواندیشی دینی در جهان اسلام توانست رویکرد تمدنی خود را به منصة ظهور رساند. همچنین از رهگذر احیای ارزشهایی چون عدالت محوری و عدالتگستری، توسعه و تعالی همهجانبه و درونزا، توسعه عدالت محور، کرامت انسانی و آزادیهای مشروع، صلحطلبی، عزتنفس، استقلالگرایی، توسعه اخلاق و دینمداری، هنجارسازی، شکوفایی حس خداجویی، حقیقتطلبی، علم دوستی و نوعدوستی و تحکیم مبانی مردمسالاری دینی و بسط و گسترش آن، موجبات شکوفایی و بالندگی مجدد تمدن اسلامی را در راستای تمدنسازی نوین فراهم آورد.
انقلاب اسلامی ایران نشان داد که دین میتواند عنصری تأثیرگذار بر نظام تصمیمگیری جهانی قلمداد گردد و جهان اسلام با تکیه بر باورها و هنجارهای بومی از توان و قدرتمندی لازم برای شکلدهی به ساختارهای اجتماعی و سیاسی برخوردار است. انقلاب اسلامی این خودباوری را به ملتهای مسلمان اعطا کرد که میتوان با شناخت دقیق از فرهنگ اسلامی و باز تعریف آرمانهایی چون استقلال، آزادی، عزت و عدالت و با تکیه بر الگوی تفکر، آگاهی، تصمیمگیری و اطلاعرسانی باب خلاقیت اسلامی را گشود. انقلاب اسلامی توانست جهان اسلام را به گره زدن مظاهر مدرنیته با سنتهای دینی فراخواند و انسان را به گزینش نکات مثبت مدرنیته و همخوانی آن با مؤلفههای دین و سنت دعوت نماید و راه سومی را عرضه کند که ضمن توجه به تجربیات غرب در بسط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، نقش دین و مؤلفههای فرهنگی را بنیان توسعه قرار دهد.
انقلاب اسلامی ایران با هدف متحولسازی محیط بینالملل از رهگذر تحول و دگرگونی در افکار و اذهان و فراهم ساختن شرایط ذهنی برای تغییر قواعد و هنجارهای بینالمللی توانست با تفکرات رهاییبخش خود نظام سلطه را زیر سؤال برد و پیام سیاسی اندیشة استکبارستیزی، استقلالطلبی و راهبرد نه شرقی نه غربی را برای جهانیان آشکار سازد. انقلاب اسلامی ایران نه تنها به چالش فکری و سیاسی با غرب مبادرت ورزید که توانست با اتکاء به قدرت نرمافزاری خود و باز تعریف نسبت نوین از معنویت و سیاست، الگوی روش زندگی و مدل جدید اجتماعی جایگزین را نمایان سازد.
انقلاب اسلامی ایران با تبیین اندیشة تحول بر مبنای معنویت و اسلام و احیای دین در سطح جهان توانست ضمن به چالش کشیدن مکاتب مادی و ضد ارزش ساختن سلطهگری قدرتهای جهانی به دگرگون سازی معادلات سیاسی بینالملل مبادرت ورزد. این رستاخیز فرهنگی که بر همگرایی اسلامی و پیریزی قطب جهانی دنیای اسلام تأکید میورزید توانست پرچمداری مبارزه با تهاجم فرهنگی شرق و غرب را به عهده گیرد و با ارائه تصویری جدید از دین به عنوان مجموعهای از اعتقادات، آمال، اعمال و احساسات حول مفهوم حقیقتنمایی سامان یافته که با ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیوند و نسبت مداوم دارد به بازسازی تمدن اسلامی همت گمارد و انقلاب اسلامی توانست ضمن اهتمام به صدور پیام انقلاب، از قدرت نرمافزاری اندیشه به عنوان بستری برای تعامل پویا و تبادل سازنده استفاده نماید و بدینترتیب زمینهساز تحقق انقلاب فرهنگی جهانی گردد.
از آن جا که انقلاب اسلامی دارای جنبه جهانی و جهان شمولی است لذا رسالتهایی را نیز در قبال جهان بر دوش خود احساس کرده و آن ها را دنبال میکند که توجه به آن ها می تواند ماهیت انقلاب اسلامی را بیش از پیش نمایان کرده و تصویر جدیدی از انقلاب اسلامی در نظام بین الملل ترسیم نماید.
درخشش خورشید انقلاب اسلامی موجب شد بارقههای امید در جهان اسلام پدیدار شده و امید به حاکمیت آرمانهای اسلامی و اصول و عقاید دینی مبتنی بر فطرت پاک انسانی از جمله حقجویی، استقلالخواهی، عدالتطلبی، آزادیخواهی، ظلمستیزی، استکبارستیزی و حمایت از مظلوم دو چندان گردد. انقلاب اسلامی توانست با ارتقای آگاهی و بیداری گسترده در بین مردم مسلمان، محروم و مستضعف جهان اسلام، روحیة شهامت و شجاعت لازم در آنان را برای مبارزه ایجاد کند و با ایجاد خودباوری نسبت به توان و امکانات درونی و تشویق لزوم شناخت فزونتر نسبت به تجربة تاریخی و عملی جنبش آزادیبخش، جرأت حرکتهای مردمی را برای مبارزه بر اساس اندیشههای انقلابی اسلام فزونی بخشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، فضا برای ترویج و گسترش تعالیم اسلامی بیش از پیش فراهم گردید. در چنین شرایطی امام خمینی با مطرح کردن ایده صدور انقلاب اسلامی و نهضت مستضعفین علیه مستکبرین رسالت جهانی انقلاب اسلامی را به گوش تمام قدرت های بزرگ رسانده و آن ها را به تعدی در مقابل آن دعوت نمود.
به اعتقادحضرت امام یکی ازعوامل صدورانقلاب اسلامیتاکید برحفظجنبهمعنوی واسلامی انقلاب ایران استکه دربردارنده روححقیقتطلبی، عدالت طلبی وظلم ستیزی میباشدکه آن هم اعتلای مسلمانان و بشریت را خواستار است.حضرت امام می فرمایند:ماکهمیگوییم انقلاب را میخواهیم صادرکنیم، میخواهیم این مطلب را،همین معنایی که پیدا شده، همین معنویتی که پیدا شده در ایران ، ما میخواهیم این را صادرکنیم.
عامل دعوت یکی از موارد مهم در اندیشه امام است که برای فهم صدور انقلاب به ما کمک زیادی می کند. امام چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی همواره ملل دنیا به خصوص ملت های جهان اسلام را به سرنگونی دولت های فاسد و طاغوتی فرا می خواندند. لیکن هدف اصلی چنین دعوت هایی بیدار کردن ملت های اسلامی بوده است.
اگرچه حضرت امام (ره) تجربه انقلاب اسلامی در ایران را به عنوان الگویی برای تغییر امت جهانی اسلام پیشنهاد می نمود لیکن وی به این مهم اعتقاد داشت که لازمه چنین امری به وجود آمدن نوعی وحدت فکری و فرهنگی بین مسلمانان در راستای فاصله گیری از نقاط اختلاف به منظور دست یابی به نقاط اشتراک و وفاق اسلامی است. چنان که در شرایط کنونی، حفظ وحدت شرط صدور انقلاب اسلامی می باشد.
یکی از رسالت هایی که انقلاب اسلامی برای خود ترسیم نموده است حمایت از نهضت های آزادی بخش در سرتاسر جهان می باشد. اهمیت این وظیفه و رسالت تا جایی است که حتی به عنوان یک اصل در قانون اساسی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گرفته است. از نمونه های آشکار حمایت از جنبش های آزادی بخش می توان به حمایت جمهوری اسلامی از نهضت مقاومت مردم فلسطین اشاره کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حمایت از حرکتها و نهضتهای آزادیبخش بویژه در فلسطین از نقش و جایگاه ویژهای برخوردار شد. انقلاب اسلامی ایران با تبیین اینکه «اسلام راهحل و جهاد وسیله اصلی است» به مبارزات مردم فلسطین و انتفاضة آنان جنبهای فراملی بخشید و مبارزه با رژیم صهیونیستی را جهانی کرد. اعلام آخرین جمعة ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس از سوی امام خمینی، شش ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشان از عمق توجه ایران اسلامی به مسأله فلسطین و اعتقاد به حمایت از مبارزات آنان داشت. انقلاب اسلامی ایران توانست با ارتقای بیداری و آگاهی جهان اسلام به آرمان فلسطین، مظلومیتهای مردم مبارز فلسطین را برملا سازد و از فلسطینیان بیپناه در برابر جنایات رژیم صهیونیستی حمایت جهانی به عمل آورد.
از آن جا که انقلاب در ایران دارای ماهیت اسلامی بود و به خاطر ماهیت آن دارای جنبه ها و ابعاد جهان شمول می باشد، لذا در راستای تحقق رسالت های خود همواره اصول و پایه هایی را در سیاست خارجی خود مورد توجه قرار می دهد که شناخت این اصول می تواند ما را در فهم ماهیت انقلاب اسلامی یاری رساند.
حضرت امام می فرمایند: "ملت اسلام پیرو مکتبی است که برنامه آن مکتب خلاصه می شود در دو کلمه لاتظلمون و لاتظلمون" و یا در جایی دیگر می فرمایند: "ما طرفدار مظلوم هستیم، هر کسی در هر قطبی که مظلوم باشد، ما طرفدار آن ها هستیم،"
انقلاب اسلامی ایران بر اساس اصل «نه شرقی نه غربی» توانست علاوه بر شکستن ابهت استکبار جهانی و قطع دخالت بیگانگان در امور داخلی کشورهای مستضعف، پیام و راه ثالثی را به جهانیان عرضه کند که بر استقرار و اجرای عدالت، اجرای قوانین و مقررات الهی، تکیه بر آزادی توأم با مسئولیت انسان در برابر خداوند، ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی، مبارزه با کلیة مظاهر فساد و تباهی، تأمین حقوق همهجانبه مستضعفان، نفی استعمار و سلطه خارجی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حمایت از مسلمانان و مظلومان جهان، قوت بخشیدن به قدرت اسلام و مسلمانان، گسترش فرهنگ اسلامی و اعتقادات معنوی در سراسر جهان و تحکیم وحدت امت اسلامی در جهت استقرار عدالت و نفی سلطه قدرتهای استکباری تأکید میکرد.
در دین مقدس اسلام همواره اصل بر صلح و برقراری روابط مسالمت آمیز با دیگر ملل بوده و همواره جنگ به عنوان ابزاری مذموم شمرده شده است. انقلاب اسلامی نیز در این چهارچوب به برقراری روابط دوستانه و مسالمت آمیز با کشورهای همجوار اقدام نمود و آن را به عنوان یکی از اصول راهبردی خود در سیاست خارجی قرار داد. در این راستا در سالهای بعد، سیاست تنش زدایی از سوی جمهوری اسلامی ایران به مرحله اجرا درآمد که باعث تحکیم روابط دوستانه میان جمهوری اسلامی و سایر کشورها گردید.