آقای دکتر کافی در جشنواره پژوهشی بین المللی بانو امین با بیان این‌که مدل او در روش تحقیق در مطالعات اسلامی می‌تواند به محققان علوم اسلامی کمک کند تا به‌صورت روشمند و قابل‌ارائه به مجامع علمی دنیا، تحقیق خود را ارائه کند گفت: در این مدل از فلسفه علم کمک گرفته‌ام و امیدوارم حاضران در این جلسه و جلسات دیگر، به تکمیل آن کمک کنند.

آنچه در ادامه می‌آید مشروح مباحث این بخش از جشنواره بانو امین است:

 

در بحث‌های حوزوی خوب مسئله شناسی می‌کنیم و از روش‌های سنتی استفاده می‌کنیم و نیاز جامعه علمی کشور نیز برطرف می‌شود ولی در انتقال آن به نسل جدید دچار مشکل هستیم و نمی‌توانیم مدلی را ارائه کنیم تا دوباره‌کاری صورت نگیرد. لذا بحث امروز دنیای تجربه بر روی مدل‌ها دور می‌زند تا هم تحقیقات اعتبار بیشتری داشته باشند و هم انتقالش به جامعه علمی راحت‌تر باشد و هم از تکرار جلوگیری شود. ممکن است در دو مدل دو نتیجه متفاوت گرفته شود لذا در هر علمی مدل‌های مختلفی برای تحقیق داریم. من نیز نمی‌خواهم بگویم تنها مدل است.

 

بر اساس این بحث مدل، روایاتی که در مورد علم در جهان اسلام داریم در یک مدل فرآیند کشف نتیجه می‌توان ارائه کرد. در برخی از روایات ما طرح مجهولمطرح‌شده است مانند: «ان العلم علیه قفل و مفتاحه سوال» سوال، یک مجهول است و در برخی روایات آمده است: «ان العلم علیه قفل و مفتاحه مسئله». همه تحقیقات باید از یک مجهول آغاز شود و ممکن است تحت قالب سوال یا مسئله باشد.

 

کار تحقیق مرحله بعد است که فرآیند کشف است که در روایات به سه فرآیند می‌رسیم:

1- تفکر تحلیلی: در پژوهش‌های امروزه بسیار موردتوجه است و این‌که چگونه داده‌ها را تحلیلی کنیم.

2- تفکر انتقادی؛

3- مطالعات تطبیقی.

ممکن است در تحلیل داده‌ها از یکی از این سه فرایند استفاده کنیم.

 

مسلماً هر تحقیق باید یک نتیجه نیز داشته باشد و این‌که پژوهش‌ها نتایج تئوریک داشته باشد یا عملی باشد در دنیای امروزه اختلاف است. به همین خاطر علوم محض نداریم و موردتوجه هیچ کشوری نیست و تحقیق باید کاربردی باشد. در روایات ما به این نکته اشاره‌شده است: «اطلبوا العلم لاستعماله». باید به دنبال این باشیم که از درون پژوهش ما یک راهکار ارائه شود و صرفاً بحث‌های تئوریک نباشد؛ زیرا با روح علمی دنیای امروز تناسب دارد و نه با محتوای روایات سازگار است.

 

تفاوت سوال (Questionو مسئله (problem):

 

1- معمولاً سوال را من نمی‌دانم ولی اگر در مراکز علمی جستجو کنم بارها و بارها به آن پاسخ داده‌اند یا این‌که علم اجمالی دارم و علم تفصیلی ندارم. به این سوال می‌گویند و نیازمند مطالعه است ولی اگر در مجامع علمی نیز به آن پاسخی نداده‌اند مسئله است و نیازمند تحقیق است.

 

2- سوال مجهول فردی است و اگر به باور مشترک دانشمندان در حوزه علمی ارائه شود مجهول نیست.

 

3- در بحث‌های فلسفه سه جهان داریم: جهان واقع و جهان ذهن و جهان بین‌الاذهان. علم در جهان بین‌الاذهان شکل می‌گیرد و تا زمانی که علم بین‌الاذهانی نشود تولید نمی‌شود. اصطلاحاً می‌گویند فضای علم جهان‌سومی است. اگر یک سؤالی جوابش در جهان سوم وجود داشته باشد ولی من ندانم، سوال است و نمی‌تواند مرجعی برای تحقیق باشد. باید دید که در جهان سوم جوابی برای آن وجود نداشته باشد مسئله است. محقق کارش این است که جواب سوال را تولید و جهان‌سومی کند.

 

4- تفاوت در امر آموزش و پژوهش است. سوال ها نیاز به آموزش دارند ولی مسئله‌ها نیازمند تحقیق و پژوهش هستند.

 

ما می‌بینیم در روایات ما هم سوال و هم مسئله مطرح شده است. هنوز به دست نیاورده‌ام که در روایات چه تفاوتی میان سوال و مسئله است؟ آیا همین تفاوتی است که در این قسمت گفتیم یا متفاوت است؟ این، یک مسئله و خودش نیازمند تحقیق است.

 

چند سوال طرح می‌کنم و به آن پاسخ می‌دهم:

1- نسبت این مدل پژوهش‌های اسلامی با پژوهش‌های تجربی چیست؟

2- نقش آموزه‌های اسلامی در این پژوهش‌ها چیست؟ ممکن است به این دلیل که دانشمندان اسلامی در این زمینه کارکرده‌اند اسلامی بنامیم و ممکن است خود آموزه‌های اسلامی در این تحقیق‌ها مؤثر باشند.

3- هدف از پژوهش‌های اسلامی چیست؟ حدود 98 آیه در قرآن است که توصیه به اصلاح می‌کند. برای من همیشه این سوال مطرح بود که این‌همه قرآن توصیه به اصلاح می‌کند آیا مسلمان می‌تواند بدون علم اصلاح‌گر باشد؟ به نظر من باید اصلاح‌گر کار علمی و پژوهشی کند. لذا زمینه‌ای برای طراحی مدل پژوهش اسلامی ایجاد شد.

4- علمی که از مدل پژوهش‌های اسلامی تولید می‌شود یک علم صرفاً توصیفی است یا هنجاری نیز هست؟ پوزیتویست ها معتقدند که علم نباید هنجاری باشد ولی متدینین علم را برای جنبه هنجاری آن نیز می‌خواهند. علم باید بیان کند که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است؟ لذا مدل ما یک مدل هنجاری خواهد بود.

 

این مدل چهار ویژگی دارد:

 

1- روش ترکیبی: یعنی برخلاف کسانی که تنها جنبه کمی یا تنها جنبه کیفی را در نظر می‌گیرند معتقدیم علم باید واقعیت را نشان دهد و در این زمینه باید خودمان را محصور در یک روش نکنیم که مثلاً فقط علمی یا شهودی و یا تجربی بشناسیم. هر روشی که به ما برای نشان دادن واقعیت کمک کند از آن استفاده می‌کنیم. لذا می‌گوییم این مدل ترکیبی است.

 

2- روش انتقادی: دائماً درصدد اصلاح پژوهش‌ها و دستاوردهای قبلی هستیم. به دنبال این هستیم که آنچه در فضای جهان سوم علم تولید شده است نقادی کنیم. این علم اگر انتقادی نباشد علم به‌صورت جزیره‌ای شکل می‌گیرند و کاربردی نخواهند بود.

 

3- هنجاری: تحقیقات ما ذیل یک پارادایم و جهان‌بینی شکل‌گرفته است و کاملاً دینی است. معتقدیم که همه ابعاد جهان‌بینی در شکل‌گیری و نتیجه و دستاوردهای علمی انسان دخالت دارد. اگر معتقدید انسان مجبور است جامعه‌شناسی و جهان‌بینی یک‌طور می‌شود و اگر معتقد به اختیار انسان باشید طور دیگری فکر می‌کنید. علم باید رویکرد اصلاح گرایانه داشته باشد.

 

4- نقش محقق در فرایند تحقیق مؤثر است. هرچند در روایات آمده است که به من قال توجه نکنید بلکه به ما قال توجه کنید. البته این منافاتی ندارد که به من قال توجه نشود. کسانی هستند که با یک ایدئولوژی خاص فکر و تحقیق می‌کنند و پژوهش‌ها را به سمتی می‌برند که خودشان می‌خواهند؛ بنابراین در این تحقیقات باید به من قال نیز توجه شود.

 

مدلی که عرض کردیم شش مرحله دارد:

 

مرحله اول: استنباط نظریه از متون دینی

 

امروزه علوم سه بخش کلان دارند:

1- داده‌ها

2- روش

3- نظریه

 

در بین این سه تا آن چیزی که علم را رشد می‌دهد نظریه است. فربه کردن داده‌ها، کار علمی را غنی نمی‌کند. همچنین روش‌ها فرا دینی هستند؛ به دو معنا: یکی این‌که قبل از این‌که وارد دین می‌شوید باید با حجیت یک روش، دین را بپذیرید. لذا باید حجیت عقل و روش عقلی را قبل از این‌که مسلمان بشوم بپذیریم و بر اساس آن حجیت دین را ثابت کنیم. دیگر این‌که بحث‌های روشی جهانی هستند و من باید روشی را انتخاب کنم که پیروان دیگر ادیان نیز بپذیرند.

 

از این سه تا فقط نظریه می‌ماند. اگر بتوانیم در حوزه‌های مختلف علمی نظریه تولید کنیم کار علمی انجام داده‌ایم. به همین دلیل مرحله اول کارمان را استنباط نظریه از متون دینی قرار می‌دهیم.

 

یک سوال این است که نظریه یک چارچوب است. چگونه از قران که مجموعه از گزاره‌های مختلف است می‌خواهد مدل استخراج‌کنید؟

 

ما این را تشبیه به جورچین می‌کنیم. فرض کنید در این جورچین هزار خانه دارد. صد آیه یا روایت در باب مسائل اجتماعی پیدا می‌کنم و در این جورچین هزار خانه‌ای می‌چینم. از دستاوردهای علوم جدید جاهای خالی ر پر می‌کنم. اینجا یک مدل استخراج کرده‌ام و یک نظریه ساخته‌ام؛ اما این نظریه منتسب به قرآن است نه این‌که نظریه قرآن باشد؛ یعنی نظریه‌ای است که من استخراج و استنباط کرده‌ام و بر اساس قوت ذهنی خودم چیده‌ام. آیا در مقام تجربه جواب می‌دهد؟ احتمال این است که جواب بدهد یا جواب ندهد. اگر بتوانم با این نظریه واقعیت را تبیین کنم پس نظریه‌ام جواب داده است ولی اگر نتوانم با آن واقعیت را اصلاح کنم این‌طور نیست که قران نتوانسته است بلکه من در تنظیم نظریه و چینش داده‌های قرآنی اشتباه کرده‌ام. این‌قدر این‌ها را جابجا می‌کنم تا به واقعیت نزدیک شود.

 

مرحله دوم: بازتعریف مفاهیم

 

مفاهیمی که در هر علمی وجود دارد بر اساس یک نظریه تعریف شده است؛ مثلاً خانواده در نظریه مارکسیستی و انتقادی. اگر خواستم از قرآن نظریه استخراج کنم باید خانواده، نقش، منزلت و همه این مفاهیم را بر اساس این نظریه تعریف کنم.

 

یکی از مشکلاتی که داریم به خاطر این است که گویندگان توجه نمی‌کنند که یک مفهوم در کدام نظریه مطرح می‌شود. خانواده به تعداد نظریه‌های موجود تعاریف متعدد دارد. لذا باید مفاهیم بازتعریف شوند.

 

مرحله سوم: وضعیت مطلوب موردمطالعه از آیات و روایات

 

مرحله چهارم: شناخت وضعیت موجود؛

 

همیشه بین وضعیت موجود یک پدیده و وضعیت مطلوب آن ازنظر ادیان فاصله است. یکی از کارهایی که باید انجام شود این است که راهکارهایی ارائه شود که این فاصله کم شود. در شناخت وضعیت موجود توجه به علوم جدید بسیار لازم است.

 

مرحله پنجم: مقایسه وضعیت موجود و وضعیت مطلوب

برای این کار لازم است توجه ترکیبی به مدل داشته باشیم.

 

مرحله ششم: ارائه راهکارها برای تغییر وضعیت موجود به وضعیت مطلوب

 

به‌طور خلاصه مدل ما در چهار مرحله کوتاه و شش مرحله بلند تقسیم می‌شود.

 

بر این اساس به سوال های اصلی این مدل این‌گونه پاسخ گفته‌ایم:

 

1- نسبت این مدل پژوهش‌های اسلامی با پژوهش‌های تجربی چیست؟

اکثر استفاده را می‌توانیم از پژوهش‌های تجربی کنیم و به ان اعتنا می‌کنیم.

 

2- نقش آموزه‌های اسلامی در این پژوهش‌ها چیست؟

تبیین پارادایم اسلامی، استخراج نظریه قران و ترسیم وضعیت مطلوب

 

3- هدف از پژوهش‌های اسلامی چیست؟

هدف اصلاح است. هرچند بر اساس آیات قرآن خود دانستن فی‌نفسه مهم است ولی بر اساس آیاتی که اشاره به اصلاح می‌کنند دانستن برای اصلاح کردن مهم است. لذا پژوهش‌های اسلامی باید به دنبال اصلاح فردی و اجتماعی باشند.

 

4- علمی که از مدل پژوهش‌های اسلامی تولید می‌شود یک علم صرفاً توصیفی است یا هنجاری نیز هست؟

باید هنجاری باشند.